به گزارش آواتودی، شرکت هلیکوپتری ایران، به عنوان بزرگترین ناوگان هلیکوپتری غیر نظامی کشور، خدمات پروازی بسیاری را در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی، پروژههای لرزهنگاری، زمینشناسی و امداد هوایی با استفاده از بالگردهای غربی، ارایه میدهد و در این زمینه سابقه بیش از ۶۰ سال دارد.
این شر کت، شرکتی خصولتی است که با سرمایهگذاری نیروی انتظامی تشکیل شده و در سال ۱۳۸۹ به خاطر اجرای سیاستهای اصل ۴۴، این شرکت به بنیاد تعاون ناجا واگذار شد.
در واقع قرار بود که بر اساس این اصل، کلیه شرکتهای درآمدزا در بخش نظامی برونسپاری شوند، اما متاسفانه به دلیل نبود اقتصاد آزاد در جمهوری اسلامی و در حوزههای مختلف از جمله نظامی، این شرکت نیز به جای بخش خصوصی توانمند واقعی، از جیب عدهای به جیب عده دیگری از فرماندهان نظامی انتقال داده شد.
شرکت هلیکوپترسازی ایران، قراردادهای بسیار مهمی در بخشهای نفتی، اورژانس هوایی، زمینشناسی، ژئوفیزیک و همچنین سازمان انرژی اتمی را در اختیار دارد که در چند سال اخیر، تغییراتی در هیات مدیره این شرکت رخ داد که موجب اعتراض بسیاری از فرماندهان و خلبانان در سراسر کشور شده بود.
با انتصاب سرهنگ دوم "سهیل قیاسی" خلبان اختصاصی جت فالکن ناجا به عنوان مدیرعامل این شرکت، اعتراضات پرسنل افزایش یافته بود، چرا که بسیاری او را سفارش شده یک فرد نظامی با نفوذ میدانستند.
انتصابات پدر - پسری این بار در شرکت هلیکوپترسازی
فرماندهان ناجا به خصوص سردار پاسدار خلبان «حسینعلی مستأجران» رئیس هیئت مدیره شرکت هلیکوپتری ایران با انتصاب «سهیل قیاسی» به مدیرعاملی، قصد داشت این شرکت را به یک شرکت چند کاره شبیه به پویا ایر تبدیل کند.
شرکت هواپیمایی پویا که با عنوان تجاری «پویا ایر» شناخته میشود، یک شرکت هواپیمایی باری است که دفتر مرکزی آن در فرودگاه بینالمللی مهرآباد تهران قرار دارد.
این شرکت در زمینه خطوط هواپیمایی مسافربری و جت تجاری نیز فعالیت میکند. در اواخر سال ۲۰۱۲، شرکت هواپیمایی یاس ایر نام خود را به «پویا ایر» تغییر داد که به عنوان نام سوم هواپیمایی از زمان آغاز عملیات خود در سال ۲۰۰۰ به عنوان قشم ایر بود.
نام اول این شرکت «پارس ایر» در سال ۲۰۰۶ و بعداً به «یاس ایر» در سال ۲۰۰۸ تغییر یافت.
«پویا ایر» در سالهای گذشته به دلیل انتقال تجهیزات و مهمات به سوریه، تحت تحریم آمریکا قرار گرفته و زمینگیر شده است.
سهیل قیاسی مدیرعامل شرکت هلیکوپتری ایران است
سهیل فرزند خلبان «مصطفی قیاسی» است. «مصطفی قیاسی» از خلبانان نیروی هوایی ارتش بود و مدتی در شرکت ماهان، از افراد بسیار نزدیک به «حمید عربنژاد» که بسیاری او را سوگلی «قاسم سلیمانی» میدانستند و فرد بسیار نزدیک به «تیمسار زنگنه» فرمانده پیشین «آشیانه هوایی وی آی پی دولت» میدانند که جزو ماهرترین و زبدهترین افراد در دور زدن تحریمها برای تجهیزات نظامی و هوانوردی محسوب میشود.
بعد از انتصاب سرهنگ دوم خلبان «سهیل قیاسی» به مدیریت عاملی شرکت هلیکوپتری ایران، موجی از اعتراضات خلبانان و پرسنل این شرکت از گوشه و کنار ایران برخاست، اما همواره مسایل به صورت جسته و گریخته در رسانههای مختلف و بی نام و نشان منتشر میشد و حتی در بسیاری از موارد در حد انتشار یک خبر کوتاه در کانالهال تلگرامی و فضای مجازی بی نام و نشان بود.
این اعتراضات به خصوص در ایستگاههای پروازی شیراز، کیش، کردان کرج و حتی از سوی خلبانان شاغل هواپیمایی ناجا شدت بیشتری داشت.
پرسنل این ایستگاههای پروازی معتقد بودند «سهیل قیاسی» یک خلبان هواپیما است و هیچ تجربهای در اداره شرکت هلیکوپتری ندارد.
معترضین تاکید داشتند که این فرد، در طول مدت خدمتش در هواپیمایی نیروی انتظامی، جمعا به مدت دو سال هم در این نیرو خدمت نکرده و بیشتر به شرکتهای پوششی مأمور بوده یا به عنوان خلفان در سفرهای خارجی حضور داشته است.
از سوی دیگر، برخی از طرفداران سهیل قیاسی با اشاره به مبهم بودن اخبار منتشر شده و منتشر نشدن این اخبار در رسانههای رسمی داخلی اعلام میکردند که این اخبار کمترین ادله محکمه پسند نداشته و صرفا با رویکردی آسمان به ریسمان بافی، قصد تخریب خلبان قیاسی را دارد و در نهایت از این انتقادات به عنوان تخریب یاد کرده و آن را به رسانههای مخالف جمهوری اسلامی در خارج از کشور نسبت میدادند.
این در حالی است که برخی از مخالفان سهیل قیاسی بر این باورند که وی با نفوذ در برخی دستگاههای نظارتی، پیگیریهای قانونی در اثبات عدم صلاحیت حرفهای و اعتقادی خود را بلااثر گذاشته است.
مخالفان قیاسی معتقدند که نتیجه برخوردهای چکشی و غیر اصولی این فرد در مدیریت شرکت هلیکوپتری ایران، در نهایت منجر به آتش زدن یک فروند هلیکوپتر بل ۴۱۲ در ایستگاه شیراز توسط یکی از پرسنل ناراضی، شده است.
آنان تاکید میکنند که این اتفاق به دلیل برخوردهای غلط و غیر اصولی و غیر معقول با پرسنل و ایجاد نارضایتی در آنان رخ داده است.
به گفته مخالفان سهیل قیاسی، وی پس از انتصاب و مستقر شدن در شرکت، به بهانه تعدیل نیروی انسانی، عملا اقدام به حذف نیروهای قدیمی، متعهد و شاخص کرده و دوستان و اقوام خود را بدون داشتن مدارک تحصیلی مصوب و مرتبط و سابقه کار در مشاغل حساس به کارگرفته است که نتیجه این سو مدیریت به خوبی در بخشهای مالی، ایمنی و بازار کار قبال مشاهده است.
به طور مثال در بخش مالی بنا به گفته مدیران مالی قبلی و بر اساس سوابق و مستندات موجود در گزارشات سنوات قبل، اگر چه مدیریت مالی تیم حاضر که در واقع صندوقدار کافی شاپ مجموعه شخصی خاندان قیاسی است و فاقد سابقه موثر در امور مالی شرکت بوده، سیستم را به نحوی چینش نموده و اسناد را دستکاری و سندسازی نمودهاند که در ظاهر چیزی غلط به نظر نمیرسد، اما در بررسی و حسابرسیهای حرفهای، مصادیق خرید و فروش ارز، تنخواه کل شرکت و امضای همه اسناد توسط یک نفر و برخی دیگر از تخلفات کاملا عیان و آشکار است.
مخالفان قیاسی، فروش اموال و ابنیه شرکت بدون توجه و رعایت مناقصه و قانون تجارت، عدم جلب رضایت سهامداران، ایجاد رعب و وحشت فراوان و ایجاد عدم امنیت شغلی برای پرسنل از نتایج سو مدیریتی مدیرعامل جدید میدانند.
این گروه همچنین تبدیل ریالی و ارزی بدون استعلام گیری و انجام مبادلات صرفا با صراف مورد نظر مدیرعامل به صورت غیرشفاف، بی انضباطی مالی و سو تخصیص صحیح منابع و همچنین تهیه گزارشهای کذب مالی و پنهان کاری در بخش مالی نیز کاملا محرز میدانند. مواردی که در بررسی اکثر پروندههای تخلفات اقتصادی به صورت واضح قابل مشاهده است.
به گفته این گروه، قیاسی با وعده پرداخت مطالبات افراد بازنشسته و همچنین با قطع اضافه کار و مزایای کارگران شرکت هلی کوپترسازی، اقدام به بازنشستگی بسیاری از کارگران نموده و از پرداخت مطالبات آنها نیز اجتناب کرده و با این کار موجب شده است که بیش از ۸۰ شکایت پرسنلی علیه این شرکت در اداره کار و تامین اجتماعی مطرح شود که بر اساس سوابق موجود و قابل رویت در تمامی این دعاوی، آرای صادره علیه شرکت هلیکوپتر سازی بوده است.
نکته جالب آنکه شاکیان مطالبات خود را به همراه سایر هزینههای دادرسی و کارشناسی، با دریافت اجراییه و مسدود نمودن حساب بانکی به صورت یک جا برداشت نمودهاند که این عمل نیز به واسطه سو مدیریت سهیل قیاسی بوده و به شرکت از جنبههای گوناگون زیان زده است.
این در حالی است که بنا به گفته بسیاری از خلبانان و بازنشستگان این شرکت، گزارشات مختلف تخصصی و کارشناسی از سوی مدیران، معاونان و کارشناسان و تعدادی از خلبانان و مهندسان شرکت هلیکوپتری ایران به صورت کتبی و حضوری به صورت سلسله مراتبی به مجموعههای مدیران ارشد گروه مهرگان بنیاد تعاون ناجا و مدیریتهای مرتبط حفاظت اطلاعات، بازرسی، عقیدتی ـ سیاسی نیز ارسال شده است که تاکنون نه تنها اقدام موثر و کنترل مناسبی صورت نگرفته، بلکه به نوعی گزارش کنندگان توسط نامبرده بعضا مورد ارعاب، تهدید و حذف قرار گرفتهاند.
در گزارشهای کارشناسی برخی از خلبانان مخالف مدیرعامل به تخلفات سهیل قیاسی این چنین اشاره شده که عدم پرداخت بدیهیهای مالیاتی(۵۱ میلیارد بدهی مالیاتی) و سعی در گریز از پرداختهای مالیاتی، بدهکاری به فروشندگان قطعه و عدم پرداخت مطالبات، عدم پرداخت هزینه فرآوردههای نفتی به شرکت نفت و تلاش برای اغفال مدیران بالادستی اشاره شده است.
همچنین در برخی از این گزارشها، عدم پرداخت اقساط بیمه هلیکوپتر نیز به عنوان یکی از تخلفات مدیرعامل این شرکت اشاره شده است که این امر موجب شده تا در یک حادثه آتش سوزی که در ماه های اخیر در این شرکت رخ داده، یک بالگرد ۴۱۲ به صورت کامل سوخته و از بین برود اما، شرکت بیمه پرداخت آن را برعهده نگرفته است.
این در حالی است که قیمت بالگرد در حدود ۱۵ میلیون دلار بوده که با احتساب هر دلار ۲۵۰۰۰۰ ریال چیزی حدود ۳۷۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ریال ارزش بالگرد بوده است که متاسفانه در اثر بی درایتی و سو مدیریت قیاسی به بیت المال ضرر وارد شده است.
برخی از خلبانان معترض به مدیر عامل سفارشی ، به تخلف دیگری از سهیل قیاسی اشاره کرده و معتقدند بکارگیری و استفاده از خلبانان بی.تجربه که صرفا به دلیل رفاقت داشتن با مدیر عامل، در این شرکت به کار گرفته شدهاند، موجب خسارتهای بسیاری به این شرکت شده است.
از جمله آنکه اقدام ناشیگرانه آنان منجر به سوختن موتور هلیکوپتر بل ۲۱۲ (توسط ۲ نفر از خلبانان بی تجربه) شده است که بارها توسط مدیران ارشد قبلی به آنها اخطار هم داده شده بود.
اما با مماشات و رفیق بازی، این اتفاق از سوی مدیریت نادیده گرفته شده و خسارت وارده از این بی دقتی بیش از ۱۳۰ میلیارد ریال برآورد شده است.
این امر در حالی اتفاق میافتد که قیاسی از اعلام این خسارت به مبادی ذیربط نیز امتناع کرده و به بهانه عدم برگزاری دوره آموزشی خارجی شبیهساز برای خلبانان این شرکت، به نوعی موضوع خسارات را بی اهمیت جلوه میدهد. نکته جالب آن است که چنین دوره آموزشی در سابقه ۵۰ ساله شرکت هرگز برگزار نشده است.
عدهای از مخالفان مدیرعامل شرکت هلیکوپتری ایران نیز به برخورد بالگرد آلویت با دکل فشار قوی در چند سال گذشته اشاره کرده و اعلام میکنند که این پرواز، یک پرواز غیر ضروری بود که نزدیک به غروب آفتاب که احتمال سانحه بسیار بالاست رخ داده و خسارت وارده در حدود بیش از ۳۰ میلیارد ریال برآورد شده است، اما متاسفانه این رویداد نیز از سوی مدیرعامل مخفی گردیده و نه تنها با متخلفین برخوردی نگردید، بلکه از گزارش آن به ردههای نظارتی بالا نیز امتناع ورزیده شد.
از دیگر مواردی که مخالفان به آن اشاره میکنند، برگزاری شوهای تبلیغاتی در ایستگاه کردان کرج و دعوت از نمایندگان مجلس و سوار نمودن آنان با وسایل پرنده، برگزاری مراسمهای متعدد و خرید انواع کادوهای تزیینی و گران قیمت همانند تابلو فرش، ماکت هلیکوپتر و غیره و هدیه و رشوه دادن به مقامات وزارت کشور و غیره، صرفا برای جلب حمایت این افراد از مدیرعامل برای ماندن در پست مدیریتی است.
این در حالی است که واگذاری امور پیمانکاری در خرید، ساخت، تعمیرات به شرکتهای مورد نظر بدون مناقصه برگزار شده و بدون ضابطه هزینههای بی موردی در دفاتر مدیرعامل صرف میشود که تنها در یک مورد، بیش از ۲۰۰ میلیون تومان در دکور و تجهیزات اداری هزینه شد و جالب آنکه این اقدام نیز بدون انجام مناقصه و به وسیله یکی از آشنایان نزدیک خلبان قیاسی انجام شده است!
این مخالفان به عدم شرکت در مناقصه فلات قاره با علم به زمان اعلام مناقصه اشاره کرده و معتقدند که درحالی که میدانستند زمان مناقصه چه زمانی است و همچنین از اینکه شرکت پاسکو به عنوان تنها شرکت رقیب در این مناقصه شرکت کرده بود، اما در این مناقصه حضور نیافتند که نتیجه این سهل انگاری که در واقع کنار آمدن با رقیب است، این بود که فرصت اجرای عملیات پروازی در سه جزیره مهم استراتژیک عملیاتی خلیج فارس از بین رفت.
به اعتقاد برخی از این مخالفان، نارضایتی پرسنل متخصص و متعهد اخراجی که از طرف قیاسی مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند، بارها در مجموعه بنیاد تعاون ناجا تشنج ایجاد کرده و نکته جالب توجه این است که بسیاری از مقامات ارشد ناجا و بنیاد تعاون نیز در جریان تخلفات و نارضایتی تراشیهای این فرد هستند.
اما قیاسی به واسطه وابسته بودن به حلقه قدرت و رانت و داشتن نفوذ در دستگاه های نظارتی، پیگیریهای قانونی را همواره بی تاثیر کرده است که این امر نیز دلسردی بسیاری از نیروهای نظامی در داخل کشور را فراهم کرده است.
گفته میشود با اخذ مجوزهایی سفارش شده، شرکت هلیکوپتری ایران نیز به چند شاخه «آموزشگاه خلبانی هواپیما» برای پیش آموزش هلیکوپترهای رابینسون آمریکایی مستقر در کردان کرج، «فعالیتهای باربری با هواپیماهای زمینگیر شده ایران ۱۴۰ ناجا» و «فعالیت مستقل اورژانس هوایی جت فالکن و ایرلاین هوایی مستقلی را در فرودگاه پیام» در مهرشهر کرج تبدیل خواهد شد.
اما آنچه مورد سوال است این است که آیا امنیت یک کشور آن هم در نقاط حساسی چون هلیکوپترسازی آن قدر سطحی و بازیچه شده است که برخی به این راحتی آن را به بازی گرفته.اند؟
آیا قدرت نظامی جمهوری اسلامی در منطقه که از قضا همواره هم بر آن بالیده است،این روزها در دستان پسرک ناخلف کاپیتان خلبان و رفقای نااهل بازیگوشش قرار گرفته است؟