دوشنبه چهاردهم امرداد/ پنجم اوت، یکصد و سیزده سال از صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه قاجار سپری شد؛ فرمانی برای پایان حکومتهای استبدادی در ایران، برقراری قانون اساسی، برگزاری انتخابات آزاد و حقیقی و تشکیل مجلس شورای ملی.
صدور این فرمان ثمره تلاشها و رشادتهای طولانی آزادیخواهان میهن برای رهایی از استبداد سیاه و برقراری نظامی مشروطه بود؛ چه خونهای پاکان که در راهش به زمین ریخته نشده بود.
ملایان آن زمان اما آزادی را با تعصبات دینی خود مخالف میدیدند در صف نخست برای به شکست کشاندن اهداف مشروطهخواهی ایستادند؛ در راسشان شیخ فضلالله نوری تاریکاندیش بود (از اجداد نورالدین کیانوری رهبر حزب توده ایران بربادده).
هر چند دو ماه بعد از صدور فرمان مشروطیت مجلس اول ملی برپا شد، اما با مخالفتهای عوامل بسیاری که باقی بودن ملت و کشور ایران را در جهل و ظلم برای منافع شخصی و در راه منافع استعماری بیگانه ترجیح میدادند، و بویژه در زمان شاه شدن محمد علی میرزا ولیعهد مظفرالدین شاه، مجلس به توپ بسته شد و آزادیخواهان و مدافعان مجلس بسیار دیگری کشته شدند.
بدین ترتیب، دوره رهایی ایران از بند استبداد بسیار کوتاه بود؛ پس از آن نیز استعمار انگلیس و دخالت روس و بیگانگان دیگر امکان نداد که تلاشهای عظیم پادشاهان پدر و پسر پهلوی در راه رهایی ایران و ایرانی از فقر و تاریکی و برقراری رفاه و نیکبختی برای ملت ایران به ثمر برسد.
با پشت سر نهادن یکصد و سیزده سال از صدور فرمان مشروطیت اما ملت و کشور ایران اکنون گرفتار حکومتی بس هزاران بار جاهلتر و تاریکاندیشتر از بسیاری از حاکمان سیهروی تاریخ کشور است.
ای وطنخواهان، سرگشته و حیران تا چند؟ بدگمان و دو دل و سر به گریبان، تا چند؟
یا رب این کینه و این ظلم دمادم، تا کی؟ دل ایرانی آماجگه غم، تا کی؟
پشت احرار به پیش سفها خم تا کی؟ ظلم ضحاکان در مملکت جم تا کی؟
بادا که روز رهایی ایران نزدیک باشد و هدف واقعی از صدور فرمان مشروطیت که حکومت راستین از طریق مجلسی ملی بود، محقق گردد.
نوشته سردبیری بخش فارسی آواتودی