آواتودی*
پانزدهم مرداد/ ششم اوت و شانزدهم مرداد/ هفتم اوت سالروز دو جنایت فجیع تروریستی رژیم نابکار اسلامی در قلب اروپای غربی بود.
28 سال پیش تروریستهای تعلیمدیده رژیم در روز ششم اوت 1991 زندهنام شاپور بختیار را در خانهاش در حومه پاریس سلاخی کردند و منشی وفادار او زندهنام سروش کتیبه را که جوانی میهنپرست و شجاع و وفادار به آرمانهای دکتر بختیار بود، همراه با او کشتند.
سال بعد از آن، 27 سال پیش، در هفتم اوت 1992 تروریستهای قصاب رژیم، پیکر زندهنام فریدون فرخزاد را آن هم در خانهاش و در شرایطی که با سادهدلی و خوشنیتی معصومانه فکر کرده بود که میزبان دو دوست است، بشدت سلاخی کردند و با پیکر دشنهآجین شده این هنرمند بنام میهنمان، کارهایی شنیع کردند که هر انسانی از بیانش شرم دارد اما آنها اهریمنهای اعزامی یک رژیم تشنه به خون بودند.
در اوج فتنه خمینی که از تودهای و فدایی و مجاهد خلق نیز نوکر تروریستهای فدائیان اسلام و هواداران کور ملای بازگشته از نجف و نوفللوشاتو شدند؛ در همان ایام تاریکی که نورالدین کیانوری و احسان طبری و سایر تودهایهای ایرانفروش، سران بیتفکر فدائیان خلق و مسعود رجوی و مهدی ابریشمچی و دیگر اعضای سازمان مجاهدین خلق درست مانند خرابکاران فدائیان اسلام و موتلفه اسلامی خمینی و فتنه او را «انقلاب» و خود او را «امام» مینامیدند، افراد و چهرههای انگشتشماری در میان ایرانیان بودند که آینده تاریک ایران و ایرانی را به خوبی و به روشنی تام وتمام میدیدند وهشدارها میدادند؛ به یقین زندهنامها شاپور بختیار و فریدون فرخزاد دو تن از این معدود پاکان و شجاعترین انسانهای خردمند ایرانی بودند.
فریدون فرخزاد هنگام کشته شدن تنها 53 سال داشت. او دکتر علوم سیاسی و شاعر و سخنوری زبردست با تسلط بر زبانهای بیگانه بویژه آلمانی بود. زمانی که بسیاری از هنرمندان از ترس رژیم انسانکش سر در گریبان برده، او شاید شجاعترین هنرمند بود.
هم فرانسه در رسیدگی به پرونده قتل بختیار و سروش کتیبه کوتاهی هولناک کرد و هم آلمان با بستن پرونده جنایت سنگین در مورد هنرمند بزرگوار کشورمان فرخزاد، خود عملا مرتکب جنایت دیگری شد.
تروریستهای اصلی هر دو کشتار با یاری عملی فرانسه و آلمان به ایران بازگشتند (زیرا با سهلانگاری و میل آشکار دولتهای فرانسه و آلمان به درگیر نشدن با رژیم تروریستی ایران، امکان گریز تروریستها را فراهم کردند)؛ هرگز از فریدون بویراحمدی سرپرست اصلی تیم ترور دکتر بختیار و سروش کتیبه خبری منتشر نشد اما یکی از تروریستهای عامل قتل زندهنام فرخزاد، اکبر خوشکوشک بارها در کانون خبرهای رسانههای حکومت ملایان بوده و حتی با گستاخی خود در باره این رخداد سخن گفته است.
قبل و بعد از کشتار بختیار و فرخزاد نیز دهها جنایت تروریستی دیگر بویژه در اروپا رخ داد.
وزیران اطلاعات وقت ریشهری و فلاحیان تنها مهرههایی برای اجرای اوامر سران بالاتر حکومت در تمامی جنایتها بودند؛ هر دوی این خونآشامان و بسیاری دیگر از آمران قتلهای سیاسی هنوز زنده هستند؛ تنها افراد معدودی از میان جنایتکاران اصلی مانند اکبر هاشمی رفسنجانی که بیتردید در دستورات کشتارها نقش داشته، تلف شده است. چه بسا که رفسنجانی دستوردهنده ترور علیاکبر محمدی خلبان خود (برادر سعید محمدی خواننده و دوست نزدیک فریدون) بود؛ خلبان محمدی نیز مانند فریدون در آلمان کشته شد؛ حتی هشت سال زودتر از فریدون.
چنین نیست که قاتلان و آمران در این جنایتهای تاریخی تقاص ندهند؛ دیر و زود دارد، سوخت و سوز ندارد.
نوشته سردبیر بخش فارسی آواتودی