وبسایت روزنامه آمریکایی «هافینگتونپست» دوشنبه ٢٥ تیر/ ١٦ ژوئیه بر اساس آنچه که ایمیل دریافتی «محرمانە» نامیده، نوشته است که رسانه بریتانیایی بیبیسی که بیبیسی فارسی زیر مجموعهی بخش جهانی آن است، شروط قائل شده از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران را برای موافقت تهران با همکاری با نهاد بیبیسی پذیرفته است که در این چارچوب، محدودیتهایی برای بخش فارسی این رسانه در ارتباط با پوشش رخدادهای مرتبط با ایران تعیین شده است.
بر اساس این گزارش، یکی از این شروط، «عدم پخش گزارشهای دریافتی از ایران در چارچوب برنامههای رادیو، تلویزیونی و دیجیتال بخش فارسی بیبیسی بوده» که بخش جهانی بیبیسی آن را پذیرفته است.
به نوشته «هافینگتون پست»، رسانه جهانی بیبیسی در برابر دریافت اجازە ورود خبرنگارش بە ایران، به این توافق و محدودیتها تن در داده است؛ این روزنامه آمریکایی البته یادآور شده که این نخستین بار نیست کە چنین سازشهایی میان رسانه جهانی بیبیسی با جمهوری اسلامی صورت گرفته است.
در ایمیلی کە اساس گزارش «هافینگتون پست» قرار گرفته، آمده است که مارتین پِیشِنِس Martin Patience خبرنگار بخش جهانی بیبیسی در روزهای گذشته در ایران بوده هر چند که قرار بوده به زودی به لندن بازگردد.
یکی از سخنگویان بیبیسی در گفتگو با «هافینگتون پست» تایید کرده کە این شبکە با درخواست جمهوری اسلامی موافقت کرده که محتوا و مفاد هیچیک از گزارشها و فیلمهایی که در بخش جهانی بیبیسی از ایران تهیه میشود در مطالب بخش فارسی این رسانه مورد استفاده قرار نگیرد و حتی بیبیسی فارسی از ریتوییت کردن گزارشهای بخش جهانی رسانه مادر خود در خصوص ایران منع شده است.
این احتمال میتواند مطرح باشد که افرادی از درون بخش فارسی بیبیسی این ای میل را به روزنامه آمریکایی «هافینگتون پست» دادهاند.
بیبیسی فارسی هر چند به صورت رادیویی آن، قدیمیترین رسانه فارسیزبان بیگانه بوده و بیش از ده سال است که به صورت تلویزیونی درآمده است، با وجود آنکه ممکن است خود را رسانه برترمیداند اما هنوز در جلب مخاطبین مشکلات زیادی دارد؛ یکی از دلایل اصلی آن، وجود کارکنانی با باورهای ضد حکومت پادشاهی و دلبسته به جناحینی از میان حکومت اسلامی حاکم بر ایران است.
نارضایی ایرانیان از نحوه کار بیبیسی فارسی از سوی مسئولان و مجریان ارشد این شبکه نیز مورد اذعان است؛ بسیاری از ایرانیان در ایران و جهان، بیبیسی فارسی را در بهترین حالت، ادامهی جناح موسوم به «اصلاحطلب» در ایران توصیف کرده و بسیاری از برنامهها و محتوای تولیدی آن به فارسی را در راستای بقای جمهوری اسلامی ایران، ترویج نفرت از حکومت پادشاهی ایران و ضدیت با ملیگرایانی مانند هواخوان شاهزاده رضا پهلوی متهم میکنند؛ رسانهای که شاهزاده رضا پهلوی را اکثرا با لحن عامدانه برای کوچک کردن جایگاه او، تنها «آقای پهلوی» و «آخرین ولیعهد» و یا شهبانوی ایران را «آخرین ملکه» مینامد تا این ذهنیت را جا بیندازد که بازگشتی برای سلطنت نمیتوان متصور شد اما در بیان انتقاد از حکومت سلطنتی خود انگلیس بیشترین احتیاط را نشان میدهد.
در انتقادهای دامنهدار از کار بیبیسی از جمله ایرانیانِ منتقد تاکید کردهاند که قریب به اتفاق کارکنان این شبکه از میان نیروهایی انتخاب شدهاند که در روزنامهها و رسانهها و حتی نهادهای حکومت ایران کار میکردهاند و هنوز ممکن است پارهای دلبستگیهای خود را دست کم به بخشی از حاکمیت ایران، با وجود کار برای یک رسانه غربی، رها نکرده باشند؛ ادعایی که بررسی درستی آن به آسانی امکانپذیر نیست اما باور مخاطبین را به آسانی هم نمیتوان تغییر داد.
فرناز قاضیزاده یکی از مجریان اصلی بیبیسی که در روزنامههایی مانند «زن» در ایران برای فائزه هاشمی رفسنجانی قلم زده و خود بارها از این سابقهاش سخن گفته، چندی پیش در واکنش به انتقادی که فرج سرکوهی نویسنده ایرانی ساکن آلمان از سیاستهای بیبیسی مطرح کرد، به طور تلویحی اذعان کرد که بیبیسی کارکنانش را به نحوی انتخاب کرده که اکثرا در راستای خط موسوم به سازش با حکومت هستند و گفت شاید دست چین شدن این نیروها، اتفاقی نیست. سینا مطلبی همسر خود او یکی از مسئولان ارشد بیبیسی فارسی است.
بیبیسی فارسی مدتها ممنوعالمعامله شدن نیروهای خود را که اموالی در ایران دارند، رسانهای نکرده بود اما زمانی که فشارهایی به خانوادههای شماری از آنها وارد شد، این موضوع را بارها به نشستهای شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو کشاند و موجب بیآبرویی بیشتر رژیم ایران شد و به نظر میرسد با این اقدام دستکم موفق شده است که فشارهای پیش از آن به خانوادههای کارکنانش را فعلا در حال حاضر متوقف کند؛ البته برخی مدعی بودند که این فشارها یا ممنوع المعامله شدن شامل نیروهایی در بیبیسی نشده بود که دلبستگیشان به رژیم ایران مورد ادعای بسیاری از مخاطبین این رسانه است؛ از جمله مسعود بهنود که در تلویزیون نشست و قاسم سلیمانی فرمانده شاخه تروریستی قدس سپاه پاسداران را «سردار عارف» نامید.
شمار زیادی از نیروهای بیبیسی در یکسال و نیمی که از راهاندازی یک تلویزیون به ظاهر رقیب در لندن میگذرد، نظر به حقوقهای بسیار بیشتر این شبکه تازهکار به کارکنانش، به دامان آن رفتهاند و بیبیسی نیروهای دیگری را که اکثر آنها نیز قلمزن رسانههای جمهوری اسلامی ایران بودهاند، در دوره اخیر به کار گرفته است. اما به گفته بسیاری نتیجه این وضعیت این شده که اکنون هر دو شبکه، کمابیش یک سیاست را دارند و تفاوت زیادی میان آندو دیده نمیشود.
در این میان باید گفت که بیبیسی فارسی هنوز به خبر «هافینتگتون پست» در خصوص تن در دادن سازمان جهانی بیبیسی به شروط جمهوری اسلامی ایران برای محدود کردن بخش فارسی، با این هدف که بخش جهانی این رسانه بتواند از ایران گزارشهایی تهیه کند، واکنش نشان نداده است.