درحالیکه مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران، بعد از حمله مبهوت کننده اسرائیل به محل نشست تروریستها در ساختمان جنبی سفارت ایران در دمشق، در حال شاخ و نشان کشیدن برای اسرائیل هستند بخش فارسی خبرگزاری بی.بی.سی بیشترین گزارشات و تحلیلات خود را بر رجزخوانی جمهوری اسلامی اختصاص داده و سعی دارد نشان دهد که اسرائیل دچار ترس و هراس گسترده شده است. این خبرگزاری حتا در یکی از گزارشات خود چنین تیتر میزند "سراسیمگی در اسرائیل و آسودگی در ایران".
اما اینکه چرا بخش فارسی خبرگزاری بی.بی.سی سعی دارد از اسرائیل تصویری ترسو بسازد هدف این گزارش نیست بلکه ما میخواهیم این سئوال را واکاوی کنیم: "آیا اسرئیل که از نشستهای امنیتی عالیرتین سطوح نظامی ایران باخبر است و به سهولت آنرا هدف قرار میدهد، از تصمیمات بعدی آنها بیخبراست؟".
فلش بکی به ماجرای کشتن قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه تروریستی قدس، بیشک میتواند روشنگر بسیاری از واقعیتهای پنهان باشد. در مدارکی که بعد از این عملیات بشردوستانه جهت حذف این تروریست بزرگ منتشر شد، آشکار گردید تیمهای موساد توانسته بودند در ظاهر بازرگانان گوشیهای همراه، اطمینان ماموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی را جلب کرده و موبایلهای مورد نیاز سپاه قدس برای قاسم سلیمانی را به آنها بفروشند. این موبایلها مستقیما به مرکز موساد متصل بوده.
حال تصور کنید با چنین حدی از نفوذ در عالیترین سطح نظامی جمهوری اسلامی ایران، خبرگزاری بی.بی.سی سعی در قهرمان نشان دادن جمهوری اسلامی ایران دارد. چرا راه دوری برویم؟! تنها طی یک ماه اخیر بیش از سه نشست فوق امنیی ایران با گروههای تروریستی در سوریه توسط نیروی دافاعی اسرائیل هدف قرار گرفت و دهها فرمانده و افسر ارشد جمهوری اسلامی در سطوح عالی از صفحه روزگار حذف شدند.
حمله هوایی نیروی دفاعی اسرائیل در هفتم فروردینماه ١٤٠٣ شمسی به محل برگزاری نشست فوق محرمانه فرماندهان ارشد ایران با تروریستهای حزبالله در ویلایی در دیرالزور سوریه، حمله هوایی نیروی دفاعی اسرائیل در ١٠ فروردین ١٤٠٣ شمسی به محل نشست فوق امنیتی فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران با گروهای تروریستی حزبالله و حشد شعبی و همچنین فرماندهان ارتش سوریه در شرق حلب، و در نهایت نیز حمله کوبنده و مبهوت کننده اسرائیل به محل نشست فرماندهان درجه یک سپاه پاسداران در دمشق که اینبار ماهیهای بزرگی همچون محمدرضا زاهدی و محمدهادی حاجی رحیمی به تور صیادان اسرائیلی افتادند.
تنها ذکر این چند نمونه اما عظیم، نفوذ خیرهکننده اسرائیل حساسترین مراکز تصمیمگیری، امنیتی و اطلاعاتی ایران را به ما نشان میدهد. ذکر این مثالها باید کافی باشد که هر خوانندهای را به این قناعت برساند که اسرائیل از کوچکترین حرکات جمهوری اسلامی و متحدانش آگاه است اما اینکه چرا از پیشتر اقدام به حذف آنان نکرده هدف این گزارش نیست.
استنلی مککریستال، فرمانده پیشین نیروهای آمریکا و ناتو در افغانستان، به نشریه "فارین پالیسی" گفته بود: "در سال ٢٠٠٧ به سهولت میتوانستیم قاسم سلیمانی را بکشیم اما از تبعات آن هراس داشتیم". بیشک ترس آمریکا از تبعات کشتن قاسم سلیمانی یک شوخی بیمزه و یک دروغ بزرگ است. اما چرا این کار را نکردهاند این هم هدف این مقاله نیست.
در واقع این مساله در مورد محمدرضا زاهدی نیز صدق میکند. بنابر منابع اطلاعاتی موثق، اسرائیل طی سالهای اخیر چندین بار از محل نشستهای مخفی و امنیتی زاهدی در سوریه با گروههای تروریستی و مقامات ارشد نظامی سوریه مطلع بوده و به سهولت میتوانسته با یک موشک او را حذف کند اما هیچ اقدامی نکرده است. به گفته این منابع ،زمانی اسرائیل تصمیم به حذف این فرمانده عالیرتبه ایرانی میگیرد که در همان روز حضورش در سوریه، گروه تروریستی "مقاومت اسلامی عراق" به فرمان تهران به یکی از پایگاههای نیروی دریایی اسرائیل در سواحل خلیج ایلات حمله پهپادی میکند.
اینکه بخش فارسی خبرگزاری بی.بی.سی همزمان با رجزخوانیهای توخالی خبرگزاریهای حکومتی ایران اقدام به انتشار چندین خبر و گزارش از وضعیت آماده باش در اسرائیل و نیروهای آمریکایی کرده، هر تحلیلگر مسائل خاورمیانه را به خنده وا میدارد و ذهن پرسشگر هر ایرانی را به این سو میکشاند که چرا بخش فارسی بی.بی.سی با خبرگزاریهای وابسته به سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران ایران همصدا میباشد.
گزارش: دالانپر