تجاوز إلى المحتوى الرئيسي

اعتیاد بە گل( ماری جوانا) در میان دانش آموزان رو بە افزایش است

اعتیاد بە گل( ماری جوانا) در میان دانش آموزان روبە افزایش است
بر اساس تحقیقات انجام شدە ٦.٨٤درصد مصرف کنندگان مردان مجرد با سطح تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم هستند و ٤.١٥ درصد را زنان جوان تشکیل میدهند. همچنین ١٥ درصد آنها دانشجو  و ٧.٣ درصد را زنان تشکیل میدهند.
posted onMay 25, 2018
noتعليق

 

بر اساس آخرین تحقیقات ملی شیب مواد مخدر، گل دومین مادە پرمصرف در میان معتادان است. گل یک مخدر جدید نیست، در واقع همان «ماری جوانا» است که فروشندگان مواد برای سود بیشتر، برای آن اسم جدید و وسوسه کننده ای انتخاب کرده اند تا جوان ها را به سمت این ماده بکشانند

فاطمە عباسی رئیس مرکز توسعە پیشگیری سازمان بهزیستی در مراسم کارزار رسانەای پیشگیری از مصرف مواد مخدر گفت، گل دومین مادە مصرفی درمیان معتادان است بە طوری کە ١٣ درصد افراد آزمایش شدە گل مصرف می کنند.

بر اساس تحقیقات انجام شدە ٦.٨٤درصد مصرف کنندگان مردان مجرد با سطح تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم هستند و ٤.١٥ درصد را زنان جوان تشکیل میدهند. همچنین ١٥ درصد آنها دانشجو  و ٧.٣ درصد را زنان تشکیل میدهند.

دسترسی بە گل آسان است و همین امرباعث شدە راحتتر در میان جوانان و نوجوانان مصرف شود و از سوی دیگر نگرشی مبتنی بر این  وجود دارد کە نمیتواند اعتیاد آور باشد از دتگر دلایل مصرف آن است و کسب لذت ناسالم توسط جوانان و نوجوانان، ایجاد هیجان و ... از جملە عواملی است کە افراد را بە مصرف آن سوق دادە است.

این ماده توسط زنان نیز استفاده می شود و دلیل اصلی اش همان طرز فکر اشتباه درباره شادی زا بودن این مواد است. مصرف کنندگان این ماده باید بدانند این شادی ظرف مدت کوتاهی به افسردگی و انزوا تبدیل خواهد شد. عضی ها آن را به شکل تنباکو در قلیان می کشند، برخی دیگر داخل سیگار، یک عده ای هم با آن شیرینی درست می کنند و به فروش می رسانند. این شیرینی ها که به معجون زابلی، معجون بیرجندی و معجون بمب خنده معروف هستند همان سرخوشی کاذب را به مصرف کننده می دهد.

مسالە آزار دهندە در زمینە بیشتر شدن گرایش دانش آموزان بە مواد مخدر و در این میان مادە گل بی اعتنایی یا کم اعتنایی دست اندرکاران ارشد آموزشی_ اجتماعی کشور بە وجودج و گسترش اعتیاد در میان دانش آموزان ایرانی است. آنچە امروز در ساختار آموزشی ایران دیدە میشود بی توجهی بە این دانش آموزان و حتی برخوردهای نامناسب اخراج از مدرسە است. اگر کارهایی میشود موردی، سلیقەای، استثنا و کاملا سلیقەای است و همچنان روشهای دفعی و از سر باز کردن دردسر داشتن چنین دانش آموزانی، نخستین، سادەترین و البتە پایانی ترین روشها در برخورد با دانش آموزان معتاد است.

نکتە دیگرانکە در راهکارهای پیشگیرانە کە بی برو برگرد وظیفە ساختار آموزشی است، بی توجهی های بسیاری دیدە میشود. سالهاست کە ورود اثربخش آگاهی های فردی در برخورد با اعتیاد و البتە دیگر بیماریهای اجتماعی بە درونمایەها و برنامەهای درسی در سطوح گوناون جامعە است، اما چندان اثری از چنین آموزشهایی در کتاب ها و برنامەهای درسی دیدە نمیشود.