درپانزدهم آذر ماه1391 کلاس چهارم ابتدایی مدرسه انقلاب اسلامی روستای شین آباد از توابع شهرستان پیرانشهر به دنبال نشت بخاری نفتی دچار آتش سوزی گردید که دراین حادثه 29 دانش آموز دچار سوختگی شدند و به بیمارستانهای تبریز و ارومیه انتقال یافتند . چهار روز بعد از این حادثه سیران یگانه به علت سوختگی شدید از سیرانگه دنیا چشم فرو بست که برای همیشه دوستان و خانواده اش را ترک گفت و 2 ماه بعد نیز ساریا رسول زاده به علت عفونتهای متعدد و سوختگی شدید دارفانی را وداع گفت و در ادامه نیز 12 دانش آموز نیاز به عمل جراحی و بستری های مکرر پیدا کردند.
در همان روزهای اولیه پس از حادثه، نشت بخاری نفتی ، دستپاچگی مدیر مدرسه و ازدحام دانش آموزان را از دلایل آتش سوزی اعلام کردند . درحالیکه به گفته دانش آموزان کپسول آتش نشانی در روز حادثه خالی بوده است و از سوی دیگر حضور 37 دانش آموز در فضای کوچکی به نام "کلاس درس" خارج از استاندارد مناسب می باشد که همین عامل باعث آسیب شدید به اکثریت افراد شد. در همان اوایل حادثه رسول خضری نماینده سردشت و پیرانشهر در مجلس شورای اسلامی خواستار پاسخگویی مقامهای دولتی و استعفای وزیر آموزش و پرورش شد در حالیکه حمید رضا حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش وقت گفت : شما چی؟ شما را برکنار کنیم یا نه اگر به موقع خبر میدادید مواظب مدرسه شین آباد پیرانشهر باشید این اتفاق رخ نمی داد .درحالی به گفته اهالی مدرسه و دانش آموزان بخاری فوق چند روز قبل از مدرسه دیگری به آنجا انتقال یافته بود و از عملکرد مناسبی برخوردار نبوده است اما به علت نبود بودجه مناسب به ناچار اقدام به استفاده از آن نمودند. در همین راستا معاون وزیر آموزش و پرورش و رییس سازمان تجهیزات و نوسازی مدارس اعلام کرد "امکانات موجود در کلاس درس استاندارد بوده است " و چنین بر می آید که کلاس و تجهیزات فوق نیازی به بازسازی نداشته که با سخنان حاجی بابایی در تناقض کامل بود.
اکنون شش سال از این حادثە گذشت اما چه میزان از دردهای شین آباد کاهش یافت و چه میزان بر آلامشان افزوده شد؟؟؟
دولت جمهوری اسلامی پس از این حادثه اقدام به وعده و وعیدهای مختلف و پیشگیری از رسانه ای شدن این موضوع نمود که تا کنون هیچ کدام از آنها به تحقق کامل و جامع نرسیده است.
- عدم پرداخت مستمری مادام العمر از صندوق تامین خسارت
- عدم تامین تجهیزات تخصصی در ارومیه و کاهش ایاب و ذهاب به تهران
- عدم پرداخت دیه کامل سیران یگانه و ساریا رسول زاده
- عدم تشکیل تیم پزشکی منسجم و کار آمد
- انجام اعمال جراحی توسط رزیدنتها در مراکز آموزشی
- عدم تامین تجهیزات درمانی مرغوب ( از جمله تیشو)
- عدم پرداخت بیمه حوادث دانش آموزی
- عدم تامین کلاس درس جداگانه برای این افراد
- عدم همکاری در ادامه تحصیل این افراد در طی ادامه درمان در تهران ( افت تحصیلی شدید در طی درمان در تهران و بازگشت مجدد به شین آباد)
- عدم پرداخت دیه و عرش
- تبعیض جنسیتی در پرداخت دیه
- عدم پرداخت خسارت تنبیهی
- عدم تامین محل اسکان در حین درمان در تهران (اسکان در چادر و حیاط مراکز فرهنگیان)
- عدم تامین و پرداخت هزینه های درمانی به مراکز طرف قرارداد جهت مداوا از سوی دولت ( تاخیر در روند درمان و خودداری پزشکان از مداوا قبل از تامین هزینه)
- عدم اعزام به خارج از کشور جهت انجام اعمال جراحی پیشرفته و بازتوانی
سهم دختران شین آبادی از سفره انقلاب و مدرسه انقلاب فقط انگشتان قطع شده و صورتهای چروکیده و آینده سوخته شد.
حسین احمدی نیاز وکیل دادگستری این دختران به دفعات خواستار احقاق حقوق از دست رفته ، اعزام این افراد به خارج از کشور و انجام عمل جراحی در راستای بازیابی میزان اندکی از زیبایی چهره معصوم و کودکانه شان شده است اما مسئولین نظام همچنان به علت تبعیض های قومیتی و نادیده گرفتن حق این افراد به عنوان شهروند ایرانی شانه از زیر بار این مهم خالی می کنند و پاسخگویی مناسبی به این بی مهری ندارد و این افراد آواره ارگانها و ادرات زیربط در تهران و کسب نامه و وعده های دروغین از وزرا مختلف مربوطه می باشند و حتی گاها زبانه مسئولین سوزانتر از زبانه آتش بر دلهای این دختران است و اعلام می کنند" دختران شین آباد پر رو شده اند"
براستی درمان و همدردی با این دختران در همین حد است؟ آیا سهم مداوا و درمان این دختران به علت خسارت ناشی از نارکارآمدی دولت و بی تقصیر بودنشان به اندازه یک درصد خوشگذرانی آقا زاده ها در خیابانهای پاریس و نیویورک نیست؟
متاسفانه علاوه بر بی مهری های فوق ، تا کنون هیچگونه کارت شناسایی به علت قطع بودن انگشتان و آسیبهای جدی در صورتهایشان برای این دختران صادر نشده است . صدمات جدی بر صورت این دختران و آسیبهای روحی و دردهای جسمی به دنبال انجام 360 جراحی و جایگذاری تیشو در بافتهای بدن و بروز عفونت های مکرر و بی مهری مسئولین از سوی دیگر منجر به اقدام به خودکشی 4 نفر از این افراد درسن نوجوانی شده است.
صدای شین آباد باشیم در این بی مهری خزان......
