قرار بود مسابقه سعید ملایی و ساگی موکی، مبارزه ایران و اسرائیل و حضور هم زمان این دو کشور در سالن مسابقات قهرمانی جام جهانی در توکیو تاریخ ساز شود. سالهاست که ورزشکاران ایرانی در هر رشته ورزشی که باشد اجازه مبارزه با حریفان اسرائیلی خود را ندارند. از مصدومیتهای سوال برانگیز گرفته تا باختنهای عامدانه در مسابقات، ورزشکاران ایرانی در تمام رشتههای ورزشی به اجبار باید رویاهای خود را نابود کنند.
برای اولین بار در تاریخ نوین، تمام شرایط برای پیروزی ورزش بر سیاست مهیا بود. در نهم ماه می سال 2019، فدراسیون جهانی جودو نامهای از کمیته ملی المپیک ایران دریافت کرد با این مضمون، «... بر این اساس تایید میکنیم که کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران منشور بینالمللی المپیک را میپذیرد، و متعهد میشود به تمامی منشور المپیک و اساسنامههای فدراسیون جهانی جودو پایبند باشد ...».
بعلاوه، ما سعید ملایی ورزشکار و قهرمان جهانی داشتیم که برای دفاع از عنوان قهرمانی خود آماده بود با هر حریفی مبارزه کند.
روز بیست و هشتم ماه اوت است و مسابقات جام جهانی جودو در توکیو جریان دارد. بعد از دور اول مسابقات، اوضاع برای ملایی بر وفق مراد بود، ملایی حریفان نخست خود را یکی پس از دیگری به راحتی شکست داد. از دید تماشاگران او حقیقتاً مستحق دفاع از عنوان قهرمانی خود بود. مسابقات ورزشی غیر قابل پیشبینی هستند و از پیش هیچ چیزی مشخص نیست. ملایی در نمیهنهایی با ماتیاس کاسِ حریف بلژیکی خود روبرو شد، پس از مبارزهای نفسگیر ملایی در این مسابقه باخت. در طرف دیگر قرعهکشی، ساگی موکی جودو کار اسرائیلی روز خوبی را سپری کرد. در پایان مسابقات ملایی مدال برنز خود را نیز از دست داد و در نهایت در جایگاه پنجم قرار گرفت، در حالی که ساگی موکی اسرائیلی برنده نخستین مدال طلا برای کشورش شد.
اما آن سوی جایگاه تماشاگران و نتیجه نهایی مسابقه در این وزن، اتفاقات آن طوری نبود که مردم نظاره میکردند. داستانی دیگر در پشت صحنه ورزشگاه نیپون بودکان محل برگزاری مسابقات در جریان بود. این داستان واقعی ملایی است که برای زندگی خود با فشار مسئولان کشور خود مبارزه میکند.
همچنانکه قبلاً به آن اشاره شد، هم ملایی و هم موکی مسابقات را به خوبی آغاز کردند و حریفان خود را به آسانی با امتیاز ضربه فنی شکست دادند. بعد از دور سوم مسابقات، احتمال روبرویی ملایی با حریف اسرائیلی خود بالا رفت.
آغاز این داستان واقعی در ساعت 3.30 بعد از ظهر به وقت توکیو شروع شد. مسابقه بعدی ملایی در مقابل قهرمان المپیک روسی خسان خالمورزوف بود. چند دقیقه قبل از آغاز مسابقه، از ایران با مربی تیم ملی جودو تماس تلفنی گرفتند. در آن سوی خط، داورزنی معاون اول وزیر ورزش و جوانان ایران بود، داورزنی به مربی دستور داد تا ملایی را از مسابقات خارج کند و اجازه ندهد که او مبارزه کند، تا از احتمال روبرو شدن ملایی با ورزشکار اسرائیلی جلوگیری کند. این درخواست با تهدید ملایی و خانواده او همراه بود.
ملایی به معنای واقعی کلمه فرو پاشید. این احساس آنهایی که در رختکن شاهد عکسالعمل ملایی بودند دردناک بود.
وحید سارلا مربی تیم تاجیکستان نزد لیزا آلان مدیر مسابقات فدراسیون جهانی جودو رفت و به وی گفت که ملایی به کمک او احتیاج دارد. همراه با آقای ژان لوک روژ دبیر کل فدراسیون جهانی جودو، جرارد بنون عضو اروپایی فدراسیون جودود و مشاورش عبدولو مرادوف نزد ملایی رفتند و به صورت حرفهای اقدامات لازم را انجام دادند.
عبدولو گفت: «یک روز را با او گذراندم. همه جا او را همراهی میکردم. به او در ترجمه گفتگوها کمک میکردم. ترس را میشد در چشمانش دید. ترس و وحشت از مواجهه با عواقبی که خارج از کنترل او بود. کاملاً درمانده بود. اینها شرایطی هستند که میتواند برای هر ورزشکاری از ایران اتفاق بیفتد.»
ملایی خواست که با رئیس فدراسیون جودو، ماریوس ویزر دیدار کند، ویزر بلا فاصله ملایی را در دفتر خود پذیرفت. بعد از مرور وقایعی که برای ملایی اتفاق افتاده بود، ویزر به او اطمینان داد که کاملاً از او حمایت کند، صرفنظر از هر خواستهای که ملایی داشته باشد.
آقای ویزر به وی توضیح داد که او به مهمترین مرحله تصمیمگیری در زندگی خود رسیده است؛ میتواند دستورات مقامات کشور خود را بپذیرد و با خفت به ایران بازگردد و یا از همه چیز بگذرد و برای آزادی خودش بجنگد. ارزشها و آموزههای جودو راه را به وی نشان داد. او تصمیم خود را گرفت و به سمت تاتامی شتافت تا با قهرمان المپیک روسی روبرو شود.
استرس روحی که در این شرایط غیرعادی قبل از مسابقه بر وی تحمیل شده بود، مسلماً کمکی به او برای مسابقه نمیکرد، آن هم در مواجهه با یک برنده مدال المپیک. ملایی با از میان برداشتن حریف روس و پس از آن شکست حریف کانادایی خود ثابت کرد که یک قهرمان رده بالا است.
علیرغم بیانیههای اولیه بعضی از رسانهها که گویا او به دلیل آسیب به سر، از دور مسابقات خارج شده است، وی به مسابقه ادامه داد تا به نیمه نهایی و مقابله با ماتیاس کاسِ رسید، به امید ورود به فینال.
برای مسئولین ایرانی، ملایی تا اینجه هم بسیار پیش رفته بود. در طول روز چندین بار با وی تماس گرفته بودند، مسلماً نقطه بازگشتی وجود نداشت، و می دانست که دیگر نمیتواند به ایران بازگردد. بعلاوه، هیئتی از سفارتخانه ایران به محل برگزاری مسابقات آمدند. یکی از اعضای هیأت به صورت غیرقانونی وارد رختکن ورزشکاران شد تا پیام تهدیدآمیز خود را به او برساند.
درست قبل از مسابقۀ نیمهنهایی، مربی ملایی یک تماس تلفنی دیگر از ایران دریافت کرد، این بار از جانب رضا صالحی امیری رئیس کمیته ملی المپیک ایران. او تلفن را به روی حالت بلندگو (اسپیکر) قرار داد تا ملایی هم بتواند این مکالمه را بشنود.
رضا صالحی امیری در این مکالمه گفت که مامورین امنیتی اکنون در خانه والدین ملایی حضور دارند. دوستان ملایی هم طی پیامهای متنی به به وی خبر داده بودند که اشخاصی (اطلاعاتیهای رژیم) به خانه آنها آمدهاند تا پدرش را وادار کنند که به پسر بگوید از قوانین پیروی کند، در غیر این صورت به مشکل برخواهد خورد.
ترس و استرس روحی این واقعه ملایی را در حالت بسیار استرسزای روانی قرار داد. پاسپورت و متعلقات وی نزد فدراسیون جهانی جودو محفوظ بود و هر کجا میرفت اشخاصی از فدراسیون جهانی او را همراهی میکردند. او برای مسابقه نیمه نهایی روی تاتامی رفت. اما بعد از مسابقه مشخص شد که وی از توانایی اصلی خود در مسابقه استفاده نکرده است.
در یک مصاحبه اختصاصی با رسانه فدراسیون جهانی جودو، او گفت: «میتوانستم قهرمان جهان شوم، بسیار سخت تمرین کردهام، تلاش زیادی کردم. امروز، یک قهرمان المپیک و یک برنده مدال برنز المپیک و حریفان دیگر را شکست دادم. تمامشان را شکست دادم. حتی امروز به عنوان قهرمانی جهان فکر میکردم. اما این سرنوشت من نبود: نمیتوانستم به دلیل قوانین کشورم مبارزه کنم، به همین دلیل از عواقبی که ممکن است متوجه خانوادهام و خودم شود ترسیدم.»
ملایی افزود: «امروز، کمیته ملی المپیک ایران و وزارت ورزش به من گفتند که مسابقه ندهم، و باید از قوانین پیروی کنم. من میخواهم با هرکسی که میتوانم مسابقه دهم. در کشوری زندگی میکنم که قوانینش به من اجازه این کار را نمیدهد. ما انتخاب دیگری نداریم، تمام ورزشکاران باید از قوانین پیروی کنند. آن چیزی که امروز انجام دادم، همه برای زندگیام بود، برای یک زندگی نو.»
قهرمان جودوی ایران این را نیز گفت: «از آقای ویزر، رئیس فدراسیون جهانی جودو تشکر میکنم.او قول داد که به من کمک میکند تا در رقابتهای المپیک بعدی مسابقه دهم. رویاهایم به حقیقت بدل خواهند شد و میتوانم یک قهرمان المپیک شوم. من به کمک نیاز دارم. حتی اگر مسئولین کشورم بازگشت من را بدون هیچ مشکلی تضمین کنند، میترسم. میترسم از آن چیزی که ممکن است برای من و خانوادهام اتفاق بیفتد.»
ملایی در پایان گفت: «ویزر تضمین کرد که من می توانم به مبارزه خودم ادامه دهم. من یک ورزشکار هستم و هیچ گاه در سیاست دخالت نکردهام. میخواهم به منشور المپیک عمل کنم. ترسیده و تنها بودم.»
امروز سعید ملایی نمیتواند به کشور خود بازگردد، و یک زندگی در تبعید و مبهم در رابطه با آینده خانوادهاش را در پیش روی دارد. تمام آنچیزی که او میخواست این بود که یک جودوکار، یک قهرمان، و نماینده کشورش در مسابقات بینالمللی باشد، با بهترینها روبرو شود، و بهترین مسابقه خود را انجام دهد. ملایی مسابقهای را در توکیو باخت، اما او جودو را انتخاب کرد و مبارزه زندگی خود را با امتیاز ایپون برنده شد.
سعید ملایی در حال حاضر با خطر روبروست، و فدراسیون بینالمللی جودو به دنبال بهترین راهحل ممکن است تا این ورزشکار قادر باشد به ورزش خود ادامه دهد و بدون هیچ تبعیضی مسابقه دهد.
نبرد او برای زندگی تازه شروع شده است. وی تنها نخواهد بود، تمام خانواده جودو در کنار او ایستاده است.
آقای ویزر گفت، «فدراسیون بین المللی جودو هیچ وقت به نفع هیچ کشوری عمل نمیکند، ما تلاش میکنیم از عدالت ورزش و ارزشهای ورزشکاری دفاع کنیم، و از ورزش برای تبلیغ دوستی، اتحاد و صلح در جهان استفاده کنیم. منشور المپیک ارزش والای بشری است و ما اینجاییم که از آن دفاع کنیم».