در واکنش به توئیتی از سوی "فمینیسم روزمره" در شبکه اجتماعی ایکس، کاربران فضای مجازی هشتگ دایی عباس را بازنشر و ریتویت کردند که در مدت بسیار کوتاهی فراگیر شد و حتا شکل و شمایل یک اصطلاح سیاسی را نیز به خود گرفته است.
روز چهارشنبه، ٢٩ فروردینماه، حساب کاربری "فمینیسم روز" با انتشار پستی نوشت: "دایی عباس من رو کوموله در جنگ کشت، گفتند شکنجەش هم کرده بودند. بیست سالش بود. حتی از روی عکس هم معلومه مظلوم ترین آدم دنیا بود. تو عالم بچگی ازشون متنفر بودم ولی دیگه نیستم. نه این که از اون افسوس و داغ کم شده باشه، بلکه فقط فکر میکنم تنفر راهش نیست و باید دید چرا."
این توئیت، واکنش فوری و گسترده فعالین سیاسی، اجتماعی و حتا شهروندان عادی را به همراه داشت و کاربران فضای مجازی هشتگ دایی عباس را براه انداختند که در مدت بسیار کوتاهی فضای شبکه ایکس را پر کرد.
کاوه آهنگری، از فعالین سیاسی کوردستان ایران، در همین رابطه در نوشتاری بسیار کوتاه با عنوان "طفلکی نمیداند" نوشت: "فرزندان #دایی_عباسها نمیدانند کە بعد از انقلاب ٥٧، کوردستان تحت کنترل نیروهای سیاسی-نظامی کورد بود. برای ادارە شهرها و روستاها، شورا انتخاب شدند و مردم داشتند زندگی میکردند و احزاب در حال ادارە و سازماندهی امور داخلی و مذاکرە با تهران برای حل و فصل مسائل فیمابین بودند. کە یهو دایی عباسها مثل لشکریان مغول در قامت ارتش و سپاە بە کوردستان حملە کردند. اینها نمیدانند کە خمینی مذاکرات را متوقف و در نهایت هم طرف اصلی مذاکرەی کوردستان-تهران را در وین پایتخت اتریش سر میز مذاکرە ترور کردند."
عدهای دیگر عکس قتلعامهای مردم کورد بدست ارتش و سپاه پاسداران را در سالهای آغازین انقلاب ٥٧، منتشر کردند و با هشتگ دایی عباس نوشتند: "#دایی_عباس ها در کوردستان مشغول کارند." یا کاربر دیگری نوشته بود: "دایی عباس رفته بود کردستان گلابی بیاره، کوردها کوشتنش."
یکی از اقوام استاد علی زندی، از هنرمندان ملی و برجسته کردستان نیز در واکنش به این توئیت نوشت: "دایی من فقط به خاطر خوانندگی و کار هنری، بیشتر از ١٥ بار از بیست روز تا دوسال توسط #دایی_عباس های شما زندان و شکنجه شد، آواره شد و در غربت و تنهایی مرد و داغ دیدارش برای همیشه بر دل مادرم و ما موند."
با ریتوئیت شدن و انتشار بیشتر پستهایی با هشتگ دایی عباس، آرام آرام این اسم ساده شکل و شمایل یک اصطلاح و مفهوم سیاسی-تاریخی به خود گرفت. در همین راستا سیامک حیدری در پستی نوشت: "#دایی_عباس یک فرد نیست، تفکری است برآمدە از سیستمی مرکزگرا و تک بنیە. دایی عباس دیروز بنام "اسلام و امت اسلامی" مبتنی بر "وحدت کلمە" با پای پیادە روانەی کوردستان شد، چون خمینی فرمان جهادش دادە بود. دایی عباس فردا میتواند این بار بنام "میهن" و در قالب یک "ملی گرا"ی وطنپرست بە فرمان شخصی چون رضا پهلوی، فرزند دیکتاتور سابق ایران، و بنام "مام میهن" دوبارە بە کوردستان، بلوچستان، ترکمن صحرا و… گسیل شدە و دست بە کشتار بزند. دایی عباس فرد نیست بلکە سیستمی است کە هر بار بە نامی و به بهانەای، توانایی بسیج هزاران انسان مسخ شدە را دارد کە در یک ایدئولوژی غرق شدە و گوسفندوار دنبال چوپان راە می افتند."
سمکو، از دیگر کاربران شبکه اجتماعی ایکس به کشته شدن یکی از اعضای خانوادهاش بدست ارتش ایران اشاره میکند و مینویسد: " دایی من رو هم ارتشِ ایران در جنگ کردستان کشت. جنازهاش قابل تشخیص نبود چون تیکهتیکهاش کرده بودند. کودکیام غرق در کتابخونه علمی بسیار بزرگی بود که ازش بجا مونده بود. هیچ وقتم دچار تنفر نشدم."
فعالین بلوچ در شبکه اجتماعی ایکس هم که از قربانیان اصلی کشتار بدست سپاه پاسداران و ارتش ایران هستند، با بازنشر عکسهایی از کشتار مردم بلوچ نوشتند: "چرا عملکرد #دایی_عباسها در بلوچستان و با دایی عباس در تهران فرق داره؟"
واکنشها تنها به مرور کشتار مردم در سالهای ٦٠ و ٧٠ شمسی بدست سپاه پاسداران و ارتش محدود نشد. یک کاربر با انتشار عکسی از حضور گسترده نیروهای یگان ویژه در تئاتر شهر تهران، آنها را دایی عباسهای امروز مینامد و مینویسد: "#دایی_عباس هایی که از دست کومله فرار کردند." یا کاربر دیگری مینویسد: "#دایی_عباس هایی که از کوردستان جان سالم به در بردند در حال گذران زندگی در شغل مظلومانه سرکوب!"
در همین رابطه مصاحبهایی اختصاصی داشتیم با فرشاد گردکانه، از قهرمانان جهانی و فعال اجتماعی کوردستان. او در رابطه با چرایی مطرح شدن این موضوع از سوی به اصطلاح یک فمینیست گفت: "طی روزهای اخیر ما شاهد برخوردهای وحشیانه نیروهای گشت ارشاد با دختران و زنان به بهانه حجاب اجباری هستیم، آنها با توجه به قیام ژینا، از میزان نفوذ جنبش آزادیخواهانه کوردستان در میان مردم باخبرند پس می کوشند به تخریب بدنەهای تشکیل دهنده این جنبش بپردازند. نباید نقش احزاب کوردستانی در قیام ژینا را فراموش کنیم و هدف این خانم از انتشار چنین توئیتهایی به چالش کشاندن احزاب کوردستانی میباشد، من اینگونه اظهارات را در راستای تلاش جمهوری اسلامی برای تخریب جنبش کردستان و جلوگیری از تاثیر آن بر قیام های احتمالی میدانم".
از او در رابطه با فراگیر شدن هشتگ دایی عباس در فضای مجازی پرسیدم: "اکثر مردم ایران برخلاف قصد و نیت این خانم، هم جمهوری اسلامی را بخوبی می شناسند و هم احزاب را. آنها میدانند که جمهوری اسلامی دشمن درجه یک و واقعی آنهاست. آنها میدانند که این جمهوری اسلامی است که به ملت کرد حمله میکند و میخواهد آنها را نابود کند و برای مردم آشکار شده که دروغ پراکنیهای جمهوری اسلامی علیه احزاب کوردستانی کذب محض بوده و حالا دیگه مردم، دفاع مشروع کوردها را علیه خود تعریف نمیکنند. آنها میدانند که پاسدارهای امروز که جوانانشان را در قیامهای سالهای اخیر کشتەاند همان پاسداران دهه ٦٠ و ٧٠ هستند که در کردستان دست به جنایت می زدند پس در مقابل چنین توئیتی بلافاصله از در حمایت وارد شدند".
از او در مورد تنفر و انزجار موجود در میان بخشی از به اصطلاح روشنفکران و فعالین سیاسی ومدنی علیه کرد و کردستان پرسیدم و جویای این حقیقت شدم که چرا آنها با جمهوری اسلامی همصدا شدەاند: "کوردها سردمدار مبارزه با جمهوری اسلامی هستند از همان آغاز روی کار آمدن جمهوری اسلامی تاکنون کردها پرچمدار مبارزه با جمهوری اسلامی هستند به همین خاطر حکومت و فرستادەهاش میدانند که جنگ اصلی برای حفظ نظامشان را باید با ملت کورد انجام بدن. همه میدانند این ملت کورد و احزاب کوردستانی هستند که طی قریب به پنج دهه اخیر، جمهوری اسلامی را به چالش کشاندەاند، پس تلاش آنها تخریب و ازبین بردن ملت کورد است تا این جبهه عظیم علیه جمهوری اسلامی را خنثی کنند".
گزارش: دالانپر