زبان مسئله ای سیاسی است یا فرهنگی؟ حکومتهای دیکتاتوری اصول حکومتداری خود را بر چه اساسی بنیان می نهند که ماهیت و مسئله ی زبان ملیتها در آن به صورت پدیده ای حل ناشدنی باقی می ماند؟
بیش از پنجاه سال قبل آنتونیوگرامشی سیاستمدار و نظریه پردازگفت : مسائل سیاسی وقتی به شکل مسائل فرهنگی تغییر داده می شوند به مسائل حل ناشدنی تبدیل می شوند. برای درک نحوه ی ایجاد رضایت سیاسی باید پوسته های فرهنگی معانی سیاسی را بشکافیم .
آنچه بدیهی است سالهاست این پدیده ی سیاسی را وارونه به ما نمایانده اند . یعنی تصور ما بر این بوده که زبان مسئله ای فرهنگی است و حکومتها به آن روکشی سیاسی داده اند. لذا همواره سعی کرده ایم با احتیاط و درزیر لوای فعالیت فرهنگی درباره ی ابتدایی ترین حق خود که آموزش به زبان مادری بوده است حرف بزنیم .
حال با شکافتن پوسته های فرهنگی زبان و عریان کردن اصل سیاسی بودن این پدیده ی انسانی در می یابیم که با دادن قالبی فرهنگی به زبان امکان تنزل آن به یک آداب و رسوم ساده فراهم می شود. در نتیجه از قالب سیاسی به درآمده و به حیطه ی فرهنگی رانده می شود . اما نکته ی قابل توجه این است که زبانی که از قالب اصلی خود خارج شده ، در قالب جدید نیز بازهم توسط حکومت پذیرفته نمی شود و به صورت رسمی اجازه ی تقویت و آموزش آن به گویشورانش داده نمی شود.
اینجاست که این تناقض عمق پیدا کرده و مانع حل شدن مسئله ی زبان در یک ساختار تمامیت خواه می شود . سخن گفتن درباره ی زبان مادری در یک سرزمین چندزبانه حساسیت زا میشود و موجی از مخالفتها را از سوی کسانی ایجاد میکند که خود عملا به زبان مادری آموزش می بینند.
لذا با توجه به گفته ی گرامشی زبان تبدیل به ابزاری سیاسی میشود برای در هم کوبیدن و ژینوساید ملتهای تحت سلطه ی یک حاکمیت دیکتاتوری. در واقع زمانی که بخواهند ملتی را به بردگی و بندگی وادارند زبان آنها را نشانه میگیرند چرا که به این طریق ابزار اصلی گفتمان سیاسی را از آنها سلب می کنند و زبانی عاریتی با واژه هایی محدود و ناکارامد را به آنها تحویل می دهند. اما اصل سیاسی بودن ابزار باید پنهان باشد چراکه همواره هدف قرار دادن چیزی که قالب اصلی آن ناشناخته باقی مانده بسیار آسانتر خواهد بود و این خود یک سیاست است.
در نتیجه یک سۇال در ذهن ملتهای تحت سلطه باقی خواهد ماند که؛ تو که بازبان خودت می خوانی و آموزش می بینی اما به بهانه ی امنیت وحفظ یکپارچگی و تمامیت ارضی با زبان من مخالفت می کنی و عامدانه یا از روی ناآگاهی حق میلیونها انسان دیگر را زیر پا میگذاری ، آیا این ظلم را در حق خود نیز می پذیری؟
مطالب بیان شدە در این متن بیانگر نظرات نویسندە است و الزاما منعکس کنندە دیدگاە آواتودی نیست