گزارشهای اخیر منابع معتبر نفتی حاکی بود که فروش نفت ایران در طول ماه ژوئن (تیر) به 300 هزار بشکه در روز سقوط کرده بود.
خبرگزاری رویترز اما سهشنبه هشتم مرداد/ 30 ژوئیه در تازهترین گزارش مربوط به جمع بندی ماه ژوئیه اعلام کرد که صادرات نفت ایران به زیر یکصد هزار بشکه در روز سقوط کرده است.
ایران دو سال پیش در چنین دورهای حدود دو میلیون و هفتصد هزار بشکه نفت صادر میکرد؛ سال گذشته در این فصل که چند ماه نیز از خروج آمریکا از توافق «برجام» سپری شده بود، هنوز صادرات روزانه نفت ایران یک میلیون و پانصد هزار بشکه بود.
سقوط میزان فروش نفت کشور به زیر یکصد هزار بشکه در روز به این معنی است که تمامی تقلاهای رژیم برای به اصطلاح «دور زدن تحریمها» شکست خورده و راهی برای رژیم جهت فروش قاچاقی نفت باقی نمانده است.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل که از سالها پیش از دستیابی دولت باراک اوباما در آمریکا و پنج قدرت جهانی دیگر به توافق هستهای با حکومت اسلامی، آشکارا تاکید میکرد که با «صفر کردن» صادرات نفت ایران باید اقتصاد حکومت تهران را با فروپاشی روبرو کرد، اکنون با یاری دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا و حمایت عملی جامعه جهانی از تحریمهای اِعمال شده از سوی دولت واشینگتن، آرزوی خود را کاملا در مسیری محقق شده میبیند.
اگر در فاصله ماه ژوئن تا ماه ژوئیه فروش نفت ایران دستکم دویست هزار بشکه دیگر در روز کاهش داشته، کاملا محتمل است که در چند هفته آینده، این میزان به «صفر» نزدیک شود البته جز مقادیری بسیار اندک که با کامیون به برخی نقاط همسایه فرستاده شود و درآمد آن نیز عملا کمکی به دولت نخواهد کرد.
در این شرایط، منبع درآمدی برای تامین اساسیترین بخش هزینههای جاری دولت، یعنی پرداخت حقوق کارمندان، آموزگاران و بازنشستهها باقی نمیماند مگر آنکه باز، از محل صندوق توسعه ملی و یا ذخیره ارزی، که بارها نیز پیشتر از آن برداشتهای کلان شده، برداشت شود و یا دولت بانک مرکزی را ناچار به چاپ اسکناس بدون پشتوانه کند؛ نتیجه هر دو حالت، تورمی جانگداز، بسیار بیشتر از آخرین رقم آن است که رسما اعلام شد.
روزهای گذشته اعلام شد که نرخ تورم در آخر تیرماه امسال، در مجموع 12 ماه گذشته، بیش از 40 درصد بوده و تورم نقطه به نقطه نیز بالای 50 درصد بوده و تورم کالاهای اساسی مانند خوراکیها حتی از 70 درصد گذشته بود.
پاییز 1398 برگریزانِ درخت بشدت تکیده شده درآمدهای کشوری اگر نباشد، برگریزان ملت ندار ایران خواهد بود و اگر خردی در سران حکومت پدیدار نشود که آنها را به تکانی برای تغییر سیاستهای فتنهانگیزانهشان بکشاند، زمستان 1398 یقینا سختترین زمستان دوران معاصر ایران و مردمش خواهد بود.
حکومتی پرمکر و فتنه مانند رژیم آخوندی در این وضعیت ممکن است راه چاره را توسل به تحرکات نظامی خطرناکتر ببیند تا به مردم ندار و گرسنه خود بگوید که جنگ است و نایتان را ببرید. ادامه این مسیر نمیتواند برای رژیم کم هزینه باشد حتی اگر دونالد ترامپ پیوسته تاکید کند که دلش با جنگ نیست و باز سران ایران را به مذاکره دعوت کند.