آواتودی*
خانم زیپی خوتوولی معاون وزیر خارجه اسرائیل چهارشنبه 15 آبان/ 6 نوامبر به مجلس کشورش گفته که دولت اسرائیل از بعد از تصمیم آمریکا به خارج کردن نظامیانش از شمال سوریه (از ماه گذشته که در پی آن ارتش ترکیه به کردستان سوریه حمله کرد) به کردهای سوریه از نظر انسانی کمک میکند.
در نبود گزارشهای منابع بیطرف، هنوز پاسخی برای این پرسش در دست نیست که آیا این یک ادعای صرف برای مقابله با ترکیه و نیز رژیم ایران است یا بیان حقیقت و اگر بازتاب حقیقت است، آیا تنها شامل اقدامات نمادینی مانند بردن یکی دو کودک بیمار کرد سوری به بیمارستانهای این کشور است یا کمک واقعی انساندوستانه؟
بزرگنمایی امور یا ادعا در خصوص کارِ نشده، بخشی از جنگ روانی دشمنان است؛ اسرائیل با ترکیه ظاهرا حتی در سطح سفیر روابط دارد اما یقینا دو کشور با وجود حکومتهای کنونیشان، دشمن محسوب میشوند. اسرائیل و رژیم ایران نیز دشمن سرسخت یکدیگر هستند. هر دو حکومت ترکیه و ایران نیز کردها را خصم خود میدانند و ترکیه در سرکوب کردهای کشورش و نیز حمله به بخش کردنشین سوریه، گوی سبقت را از رژیم ایران ربوده است.
نابودی حکومت بشار اسد که متحد رژیم ایران است، برخلاف ارزیابی بسیاری از مقامات اسرائیلی، بویژه اهود باراک نخست وزیر و وزیر دفاع اسبق این کشور، در جنگ هشت ساله سوریه امکان پذیر نشده و با ادامه نفس کشیدن رژیم اسد، حکومت ایران در صدد تقویت جای پای خود در سوریه است؛ اسرائیل نگران از این امر، «صدها بار» به گفته مقاماتش، به «اهداف ایران و نیروهای نیابتی ایران» در سوریه حمله کرده است.
برای اسرائیل در حال حاضر، دور کردن ایران از مرزهایش در سوریه اهمیت دارد تا نوع حکومت سوریه یا سرنوشت هر فرد و گروه دیگر. چه بسا که به گروههایی از اسلامگرایان افراطی نیز که در جنگ با رژیم اسد بودند، به تایید سران ارتش اسرائیل، کمک کرده بود.
برای اسرائیل اتحاد راهبردی با آمریکا بالاترین اهمیت را دارد حتی اگر بنا به تاکید معاون وزیر خارجه اسرائیل، در گفتههایش به مجلس کشورش، «اسرائیل در قضیه کردهای سوریه با افتخار در کنار آنها ایستاده و "حقیقت" کردها را به آمریکا گفته است».
استفاده ابزاری از کردها در کشورهای خصم، از سوی بسیاری از عوامل در منطقه، یک امر مسبوق به سابقه است؛ زمانی نیز که نیازی نبوده، رها کردن آنها، یک امر سابقهدار است.
کردهای منطقه با صفا و خلوص حقیقی و پاکی دل و بیآلایشی خود همواره از حمایت شدن از سوی عوامل جهانی استقبال کردهاند اما به یاد دارند هر گاه نیز این عوامل نیت کردهاند، آنها را ترک کرده و در مواردی مانند دهههای 60 و70 قرن بیستم، با پشت کردنشان به کردها، عملا به سرکوبگران امکان دادند که آنها در مناطقی مانند عراق، کشتار شوند زیرا یا با همان سرکوبگران همپیمان شدند یا منافعی دیگر آنها را به سکوت در برابر این کشتار کردها کشاند.