در هفتهای که با سیامین سالروز ترور دکتر عبدالرحمان قاسملو به دست تروریستهای جمهوری اسلامی در لباس ظاهری «ماموران دیپلماتیک» این حکومت مصادف است، هزاران ایرانی با برگزاری گردهمآییها و تظاهرات، از اقلیم کردستان عراق گرفته تا پاریس، شهری که پیکر این رهبر سیاسی کردستان ایران در آرامگاه «پرلاشز» به امانت قرار گرفته، خواهان نوگشایی پرونده تحقیقات در خصوص این کشتار شدند تا آمران و مجریان این جنایت به پای میز محاکمه کشیده شوند.
تظاهرکنندگان و شرکت کنندگان در آیینهای روزهای اخیر در پاریس، بروکسل و اربیل، تاکید کردند که دولت وقت اتریش در چارچوب مماشات با رژیم تروریستی ایران، از محاکمه و مجازات مجریان قتل که اندک زمانی پس از این جنایت به دام پلیس اتریش افتاده بودند، خودداری کرد و آنها را به ایران برگرداند.
در این درخواستها تاکید شد که سپری شدن سه دهه از این جنایت، به مفهوم بسته شدن این پرونده ازدیدگاه جویندگان عدالت نیست و باید اقداماتی سریع و قاطع برای گشودن دگرباره ای پرونده در اتریش و اروپا به عمل آید.
دو تروریست عامل آن قتل سیاسی که روز سیزدهم ژوئیه 1988/ 22 تیر 1368 مرتکب آن شدند، ماموران اجرای جنایتی بدقت طراحی شده از سوی کمیته ترورهای حکومت ایران بودند. آنها با پوشش مذاکرات سیاسی با دکتر قاسملو دو دور دیگر با او دیدار کرده و روز آن جنایت، سومین جلسه را برگزار کردند که در طول آن، با کشیدن اسلحه، این رهبر حزب دموکرات کردستان و دو یار او را در پشت میز گفتوگو به قتل رساندند.
قاتلان سی سال پیش با اسامی جعلی وارد اتریش شده بودند اما در طول زمان آشکار شد که آندو، محمد جعفری صحرارودی و غفور درجزی دولق هستند؛ هر دوی آنها از فرماندهان شاخه برون مرزی قدس سپاه پاسداران ایران بوده و هنوز نیز در پستهای بالای حکومتی هستند و پاداش مشارکت خود در این گونه جنایات را دریافت میکنند.
در این سالها ثابت شد که محمد جعفری صحرارودی به عنوان رییس دفتر علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی در کنار او در سفرهای دیپلماتیک به منطقه و جهان نیز حضور داشته و غفور درجزی دولق با اسامی مستعار متعدد از جمله مصطفی مدبر ریاست مجموعه کلان سایپا و سپس هیات مدیره فوتبال سایپا را در دست داشته است.
حزب سبزهای اتریش در سال 1384، که محمود احمدینژاد تازه به ریاست جمهوری رسیده بود، تاکید کرد که پروندهای به وزارت کشور و سازمان مبارزه با تروریسم در وین داده است که در آن تاکید شده محمود احمدینژاد نیز از اعضای اعزامی آن ماموریت قتل به اتریش بود.
آن اطلاعات بر اساس آگاهیهای یکی از سران سپاه به نام تقیپور که عضو جوخه ترور سپاه بوده و آن را پیش از مرگش به یک دوست خود داده بود، ارائه شده بود؛ امری که تایید کننده درستی گزارشهایی بود که برخی از اعضای حزب دموکرات کردستان ایران در طول سالها بیان کرده بودند.
اما دولت وقت احمدینژاد در سال 1384 به تلاش اولیهای که اتریش در مورد ارتباط نام او با این جنایت کرده بود، اعتراض کرد؛ بعد از آن نیز عملا خبر و تحول تازهای در ارتباط با این پرونده منتشر نشد.
اتریش یکی از اولین کشورهایی بود که بعد از زیر و زبر شدن اوضاع در ایران و روی کار آمدن دولت موقتی که جمهوری اسلامی ایران تشکیل داد، این دولت را «به رسمیت شناخت» و در طول چهار دهه موجودیت این رژیم نیز مناسبات نزدیک خود را با آن حفظ کرده تا بویژه منافع اقتصادی خود را مراقبت کرده و تقویت کند.
سباستین کورتز این جوانترین سیاستمدار اروپایی بهار سال 2014 زمانی که هنوز وزیر خارجه اتریش بود، به تهران سفر کرد و در سالهای 2017 تا 2019 نیز که صدراعظم کشورش بود، برای حفظ همکاریهای دولتش با ایران تلاش کرد و در سفر سال گذشته حسن روحانی به اتریش پذیرای او شد.
کورتز جوان در نتیجه یک جنجال سیاسی داخلی اتریش فعلا مقام صدراعظمی را از دست داده است اما رهبران پیش از او و نیز دولتمردان کنونی اتریش هنوز در برابر درخواستهای دادگرانه برای گشودن پرونده قتل دکتر قاسملو مقاومت میکنند.
دولت اتریش سی سال پیش گامهای لازم و کافی قضایی را در خصوص تحقیقات و محاکمه جنایتکاران اعزامی از سوی حکومت ایران به قلب اروپا انجام نداد و تا به امروز خون دکتر قاسملو، عبدالله قادری یک عضو ارشد حزب دموکرات کردستان ایران و فاضل رسول فعال سیاسی کرد دوست آندو پایمال شده است؛ امری که به گستاخی بیشتر حکومت ایران در سرکوبگریها و ترورهای بیشتر فعالان سیاسی در داخل و خارج منجر شد و این رشته سرکوبگریاش از جمله به دلیل مماشات برخی از دول اروپایی کماکان ادامه یافته است تا جایی که یک مامور دیگر حکومت ایران در لوای دیپلماتیک سال گذشته در ارتباط با تحرکات تروریستی شناسایی و دستگیر شد.
مردم ایران و نیز برگهای تاریخ یقینا رفتار دولتها و مقاماتی را که در کنار عدالت و انسانیت و دادخواهی نایستادهاند، به یاد خواهند داشت.