آواتودی*
احکام سنگینی که بیدادگاههای رژیم در مورد کارگران دربند میهنمان، بهویژه اسماعیل بخشی فعال کارگری مجتمع نیشکر «هفتتپه» خوزستان، و نیز در خصوص زنان و مردان شجاع حامی این کارگران صادر کردند، چنان شوکهآور و ضد انسانی بود که در شبانه روز نخست از انتشار خبر آن، کمتر کسی را بیاعتنا باقی گذاشت.
سندیکای کارگران «هفتتپه» در بیانیه خود نوشت: «هدف از صدور این احکام ظالمانه خاموش کردن صدای حقطلبانه کارگران و فعالین دلسوز جنبش کارگری است ...تا صدای هرگونه حقطلبی را در نطفه خفه کنند».
کانال تلگرامی مستقل کارگران «هفتتپه» نیز نوشت «این احکام نشاندهنده وحشت سیستم (حکومت) از انفجار اعتراضهای کارگری است».
حتی نمایندگان مجلس حکومت نیز از عواقب چنین احکامی تکاندهنده برای کلیت نظام خودکامه ابراز نگرانی کردند.
پروانه سلحشوری یکی از اعضای مجلس ساعاتی پس از انتشار این خبر، این شجاعت را نشان داد که بگوید رییسی با این احکام نشان داد که از اسلاف خود ظالمتر است.
رسانههای رژیم از بامداد یکشنبه 17 شهریو/ 8 سپتامبر در بوق و کرنا کردند که ابراهیم رییسی رییس قوه قضاییه دستور رسیدگی مجدد در این پروندهها را داده است؛ اما همین رسانهها نیز تاکید کردند که او صریحا نامی از پروندههای کارگران و فعالان حامی آنها نبرده و یک دستور کلی صادر کرده است.
شواهد نشان میدهد که رییسی رییس بیدادگاههای حکومت با آگاهی از عواقب چنین ظلمی که میتواند کارگران «هفتتپه» و نیز دیگر واحدهای تولیدی را به ادامه خروش تشویق کند، دستور بازنگری در این پرونده را داده است.
دستور رییسی این خاصیت را برای او نیز دارد که جایگاه خود را به عنوان کسی که در طمع رسیدن به رهبری نشسته است، تقویت کند.
در حالی که خبرهای متعدد روز شنبه حاکی بود که اسماعیل بخشی 14 سال، محمد خنیفر یک کارگر دیگر «هفتتپه» 6 سال، و حامیان کارگران «هفتتپه» به نامهای سپیده قلیان، امیر حسین محمدیفر، امیر امیرقلی، ساناز الهیاری و عسل محمدی هر یک 18 سال حبس گرفتهاند، سخنگوی قوه قضاییه یکشنبه مدعی شد که این گزارشها «اغراقآمیز» بوده و «درست نیست».
اسماعیل بخشی در جریان اعتراضهای کارگری 1397 خوزستان بدلیل شجاعت و بیان سادهاش در جمع کارگران «هفتتپه» مشهور شد؛ اعتراضهایی که ابتدا برای گرفتن دستمزدهای معوقه آغاز شد.
اسماعیل بخشی و سپیده قلیان پس از دستگیری سال گذشته و تحمل شکنجههای شدید، چند هفتهای آزاد بودند اما از اول بهمن پارسال تا حال در بند رژیم هستند. در ماههای بعد نیز دیگر روزنامهنگاران حامی آنها محبوس شدند؛ آنها همگی عملا زندانی سیاسی حکومت هستند.
__________________