آواتودی*
فریدون درخشانی ریاضیدان کرد مریوانی در استان کردستان ایران که 40 سال دارد و زاده در یک خانواده کشاورز فقیر است، سال گذشته برنده مدال «فیلد» ریاضیات شد که این مدال، معادل نوبل ریاضیات است. اما او حال یک عنوان بسیار افتخاربرانگیز دیگر گرفته است: «مغز متفکر برتر جهان».
به گزارش رسانههای علمی جهان، فریدون درخشانی در نظرسنجی نشریه «پراسپکت» با فاصله زیاد از سایر نامزدها، عنوان «مغز متفکر برتر جهان» را به خود اختصاص داد.
این ریاضیدان برجسته در این نظرسنجی با 49 تن دیگر از دانشمندان و سرشناسان علمی دنیا رقابت کرده بود.
او با آگاهی از مفتخر شدن به این عنوان در مصاحبه با مجله پراسپکت گفت، تمام تلاش خود را صرف پیشرفت در علوم به ویژه ریاضیات میکند.
فریدون درخشانی نام خود را به «کوچر بیرکار» تغییر داده که در زبان کردی به معنی «مهاجر ریاضیدان» است.
بیرکار دومین ایرانی است که توانسته این جایزه را از آن خود کند؛ جایزهای که پیش از وی، "مریم میرزاخانی" بهعنوان نخستین زن و اولین ایرانی موفق به دریافتش شده بود.
او که در دانشگاه کمبریج انگلستان به تدریس و پژوهش مشغول است، تحصیلات کارشناسی خود را در رشته ریاضی، در دانشگاه تهران گذراند.
فریدون در سال ۱۳۵۷ در روستای "نی" در مریوان در استان کردستان ایران متولد شد. او سومین فرزند یک خانوادهٔ شش فرزندی است. پدرش چند کلاسی سواد دارد و مادرش هیچگاه تحصیل نکرده است.
خانوادهٔ او به کشت سبزیجات و گندم اشتغال داشتند. بیرکار تحصیلاتش را تا دبیرستان در مریوان به پایان رساند. او دانشجوی سال آخر کارشناسی دانشگاه تهران بود که به انگلستان سفر کرد و در المپیاد ریاضی بینالمللی دانشجویی در سال ۲۰۰۰ که در «یونیورسیتی کالجِ» لندن برگزار شد، موفق به دریافت جایزهٔ سوم شد.
وی در سال ۲۰۰۳ به عنوان آیندهدارترین دانشجوی دکترا، بورس تحصیلیِ جامعهٔ ریاضیات لندن را گرفت. بیرکار در سال ۲۰۰۴ از دانشگاه ناتینگهام دکترا گرفت.
در ویکیپدیا درمورد کوچر بیرکار آمده است که او دارای همسری تایلندی است. در این مطلب آمده است که او در سال 2003 به عنوان یک کرد از دولت بریتانیا تقاضای پناهندگی سیاسی کرد.
حیدر درخشانی یکی از برادران فریدون سال گذشته درباره آرزوهای کوچر گفت: برادرم بهخاطر درخواست پناهندگی که به انگلیس داده نمیتواند به ایران بیاید. همه ما دلتنگش هستیم و او هم دلتنگ خانواده. مادرم چند سال یکبار میرود و برادرم را میبیند اما سخت است. فریدون دلش میخواهد به کشورش بیاید و خانواده و فامیلها را ببیند.
نظر به وضعیت سخت خانواده درخشانی و بسیاری از کردهای ایران، از جمله مردم منطقه مرزی مریوان و روستاهای آن، بعید نیست که اگر فریدون در ایران مانده بود، حتی با وجود کسب مدارج علمی، مانند دهها هزار تن از جوانان دانش آموخته کرد مجبور میشد در فقر زندگی کند و به کولهبری روی آورد.
شکوفایی زندگی شخصی و علمی فریدون، جوان مریوانی، در غرب نشان از آن دارد که اگر شرایط مساوی تحصیل و ترقی فراهم باشد، چه بسا میلیونها جوان ایرانی دیگر، از جمله در مناطق بشدت محرومی مانند کردستان، به چنین جایگاههای علمی تحسینبرانگیز برسند.
_____________________