برپایه گزارش رسانههای حکومتی ایران، یک پدر ٣٠ ساله کرمانی، بامداد روز شنبه، ٢٨ بهمنماه ١٤٠٢ شمسی، با اسلحه کلاش، به زندگی ١٢ عضو خانوادهاش از جمله پدر، مادر، برادر و چهار کودک پایان داده است.
به گفته فرمانده نیروی تروریستی انتظامی استان کرمان فرد قاتل در عملیات تعقیب و گریز کشته شده است. او علت این قتلها را "اختلافات خانوادگی" نامید و تاکنون به جزئیات بیشتری اشاره نکرده است.
جامعه ایران در طول حاکمیت شاهنشاهی و اسلامی با انواع خشونتهای حکومتی علیه خود و فرزندانشان مواجه بودهاند.
خشونتهایی همچون ترور، اعدام، شکنجه، قطع دست، قطع انگشتان، قطع یک دست و یک پا، اجرای احکام شلاق در ملاء عام، کشاندن پیکر مبارزین در خیابان توسط ساواک و سپاه و انواع دیگر خشونتهای عریان حکومتی.
به باور جامعهشناسان، حاکمیت خشونت و سلطه خشونت موجب بازتولید آن و رسوخ در تمام بدنه جامعه میشود و به همین خاطر جامعه ایرانی به یک جامعه مستعد پرخاشگری بدل شده است که نتیجه حکومت بیش از یکصده دیکتاتوری شاه و شیخ میباشد.
شاید اکثریت کسانی که این گزارش را میخوانند، پرونده قتل اعضای خانوادهای در خیابان گاندی تهران توسط "سمیه و شاهرخ" در دیماه ١٣٧٥ شمسی، را به یاد داشته باشند. خواهری که برای رسیدن به معشوقش تعدادی از اعضای خانواده خود را در وان حمام کشت.
یا جزئیات پرونده خفاش شب را خوانده یا شنیدهاید. قاتلی که ٩ زن و دو دختر خردسال را ربود، به آنها تجاوز کرد و سپس با چاقو به قتل رساند و در نهایت، جسدهایشان را به آتش کشید. واقعهای که تهران را در سال ٧٦ در هراسی مطلق فروبرد.
اما قتل ١٦ زن دیگر بدست "مرد عنکبوتی مشهد" در سالهای ٧٩ و ٨٠، بخش دیگری از تاریخچه سیاه خشونت و قتل در ایران میباشد. این قتلها توسط سعید حنایی، اهل مشهد انجام شد. او از داوطلبان جنگ ایران و عراق و یک بسیجی مخلص بیت خامنهای بود. با زنش هر هفته در جلسات قرات قرآن محلهشان شرکت میکرد و یک فرد مذهبی کاملا معتقد بود.
سعید حنایی که برخاسته از فرهنگ ناب اسلامی بود، نمود کامل جمهوری اسلامی و رفتارهای مدنظر این حکومت بود. او در اعترافاتش، علت قتل ١٦ زن را، انجام تکلیف شرعی خود دانسته بود.
اما بیشک دفتر خشونت و قتلهای گروهی در ایران به همین جا ختم نمیشود. متاسفانه قاتلین در بیشتر موارد دست به تعرض جنسی علیه اهداف خود زدهاند. حمله و تجاوز به یک جشن عروسی در باغی در اطراف خمینشهر اصفهان، یکی از این نمونههای اسفناک تاریخ ایران زمین است.
در پرونده مرتبط با آدم ربایی و تجاوز در خمینشهراصفهان، ٩ مرد با ورود غیرقانونی به ویلایی، شش زن و هفت مرد را به گروگان گرفته و پس از حبس هفت مرد در اتاقی، زنان حاضر در میهمانی را با خودرویی به باغ دیگری منتقل کرده و به آنها تجاوز میکنند.
نکته جالب توجه در تمام موارد ذکر شده این است که محل وقوع تمام این جنایتها در استانهای مرکزی ایران و در استانهای مرفه ایران میباشد.
با نگاهی به تاریخ سرشار از ترور و کشتار جمهوری اسلامی، به سهولت میتوان دلیل این همه خشونت موجود در بستر جامعه را درک کرد. حکومتی که خود با خشونت به عمرش ادامه میدهد عامل اصلی خشونت پراکنی در اجتماع به حساب میآید.
به همین خاطر جامعهشناسان و روانشناسان بر این باورند تا زمانی که حکومت مرگ و اعدام جمهوری اسلامی بر سر کار باشد، این جنایتها نه تنها پایانی نخواهند داشت بلکه بیشتر و بیشتر خواهد شد.
پرونده قتل بابک خرمدین، بدست پدر و مادرش و نیز مثله کردن دختر و دامادشان از جمله پروندههایی میباشد که تائیدی است بر ادعای این کارشناسان، که سرچشمه تمام خشونتها و تجاوزهادر ایران را نشات گرفته از نوع حکومتداری جمهوری اسلامی میدانند.