جمهوری اسلامی از همان ابتدای برگزاری جشنهای نوروزی در کردستان ایران، بسیار کوشید تا با ارعاب و فشار علیه فعالین مدنی مانع از برگزاری گسترده این مراسمات شود به همین خاطر با احضار و تهدید فعالین مدنی در استانهای مختلف کردستان، سعی کرد فضای امنیتی شدیدتری حاکم کند.
سازمانهای امنیتی جمهوری اسلامی بویژه سازمان اطلاعات و اطلاعات سپاه، در این مدت دهها فعال مدنی و هنرمند کرد را احضار و مورد تهدید قرار داد و از اکثر آنان نیز تعهدنامههای کتبی مبنی برا عدم شرکت در مراسمات نوروزی گرفت.
حضور گسترده خانوادههای شهیدان و زندانیان سیاسی قیام ژینا، در مراسمات نوروزی کردستان و استقبال گسترده مردم از این خانواده و نیز حضور مردم بر سر مزار شهیدان این قیام همزمان با مراسمات نوروز، رنگ و بویی کامل مبارزاتی و ضد جمهوری اسلامی به جشنهای نوروزی بخشیده بود.
جمهوری اسلامی با اینکه توانست در برخی از مناطق از جمله سنندج، کنگاور، کامیاران، کرماشان و ارومیه مانع از برگزاری مراسمات مختص به نوروز شود اما با تمام این اوصاف، جشنهای نوروزی در در بیشتر شهرهای و روستا بطور بیسابقهای، باشکوه و حماسی برگزار شد و حتا در برخی از مناطق بطور مستقیم شعارهای "ژن، ژیان، ئازادی" سرداده شد.
برپایه برخی از آمارها، بیش از ٤٠٠ نقطه از کردستان ایران، شاهد سازمان دهی مردم و برگزاری باشکوه مراسمات نوروزی بوده که از شمالیترین نقطه زاگرس یعنی ماکو تا جنوبیترین آن یعنی بختیاری مردم آتش نوروز را برافروختند و با خون شهیدان راه آزادی پیمان، نو کردند.
بیشک جمهوری اسلامی نیز در این میان ساکت ننشست. نیروهای امنیتی جمهوری در بوکان در به منزل شخصی حسن کاکهیی، هنرمند ٦٤ کرد، هجوم برده و تنها بدلیل خواندن سرود حماسی در مراسمات نوروز بوکان بانه او را با ضرب و شتم بازداشت کرده و به بازداشتگاه منتقل میکنند و به مدت هشت ساعت او را شکنجه و آزار میدهند و سپس آزادش میکنند.
در ایلام نیز، در روز چهارشنبه هشتم فروردینماه ۱۴۰٣، نیروهای امنیتی محمد عباسزاده، هنرمند متعهد ایلام را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل میکنند. پیشتر، عباسزاده بدلیل خواند سرود "ژن، ژیان، آزادی" در مهر ماه سال ١٤٠١، توسط نیروهای حکومتی در منزل شخصیاش بازداشت و در دادگاهی نمایشی به دو سال زندان محکوم گردیده بود.
در گیلانغرب، نیروهای امنیتی، بیش از ده نفر از فعالین مدنی و هنرمندان را در همان روزهای نخستین فروردین احضار و تهدید میکند که نباید در مراسمات نوروزی حضور داشته باشند و حتا از آنها تعهد کتبی گرفته میشود. لطف الله پرویز از جمله فعالین مدنی گیلانغربی میباشد که نیروهای اداره اطلاعات با هجوم به منزلش وی را بازداشت کردند.
در مصاحبهای ویژه با جمال جوانمیری، از فعالین سیاسی کوردستان، به مساله فشار و تهدید علیه فعالین کرد به منظور ممانعت از برگزاری مراسمات نوروزی پرداختیم. او در این مورد گفت: "به درازای حاکمیت جمهوری اسلامی بر ایران همیشه شاهد وجود تهدید و فشار علیه کردستان بویژه فعالین مدنی و سیاسی آن بودهایم و هیچگاه میزان این تهدیدات کاهش نیافته اما قیام ژینا موجب تحولی در برگزاری مراسمات نوروز امسال شد".
این فعال سیاسی کرد افزود: "در این دوره نافرمانیهای مدنی بیش از هر موقع دیگر است و مستمرا در حال افزایش میباشد و رژیم نیز مثل همیشه سرکوب را تنها راه حل این مساله میداند و بردامنه تهدیدات و فشارها افزوده اما واقعیت این است که ملت کرد شاخ جمهوری اسلامی را شکسته و توجهی به این فشارها ندارند.خامنهای پیشتر گفته بود که ما در مقابل تحریمها واکسینه شدهایم، من هم بر این باورم که مردم در مقابل تهدیدات و فشارهای حکومت استبدادی ایران واکسینه شدهاند".
جمهوری اسلامی با سرکوب خوانین قیام ژیان و کشتن بیش از یک هزار و پانصد نفر و زخمی کردن بیش از ٢٠ هزار نفر دیگر، بر این باور بود که توانسته شعلههای قیام را خاموش کند، اما با برگزاری پرشکوه و حماسی مراسمات نوروزی در کردستان و تبدیل آن به نوعی از اعتراض، موجب خشم و کینه سازمانهای امنیتی حکومت شد.
به همین خاطر نیروهای وابسته به فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در کرمانشاه، در دوم فروردینماه، تنها بدلیل شادی و رقص دو جوان کرد بطور مستقیم به سمت آنها شلیک کرده و آنها را بشدت زخمی کردند.
جمال جوانمیری در بخش دیگری از مصاحبه خود با آواتودی، به علت این همه خشونت و تهدید و فشار اشاره کرد و گفت: "باید بگویم که تهدیدات و فشارها جمهوری اسلامی علیه مردم هم کنش است و هم واکنشی به وضعیت موجود، هم یک پروژه حکومتی است و هم یک راهحل برای مشکلاتی که حکومت با آن روبرو میشود. جمهوری اسلامی بر پایههای اعدام، سانسور، جنگ و آشوب به حیات خود ادامه میدهد. خمینی پیشتر گفته بود جنگ نعمت است، ظاهرا این معادله جوابی برای حکومت داشته اما نه بیش از این.".
این فعال سیاسی در اداه گفت: "در واقع جمهوری اسلامی در مقابل تمام مشکلات اقتصادی و سیاسی که در داخل و خارج با آن روبرو است تمام تمرکز خود را بر یکدست و یکپارچه کردن کل حکومت گذاشته است. خامنهای لب گور است و مساله انتقال قدرت از خامنهای به پسرش مجتبی در سطح سران رژیم یک مساله جدی است و به نظرم طبیعی است که رژیم از سرشت خود یعنی تهدید، فشار و ارعاب برای ترساندن مردم و خفه کردن صدای اعتراضی آنها بهره ببرد".